موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهرم های موفقیت + اهرم + آنتونی رابینز + نقش آشنایان در موفقیت» ثبت شده است

این مقاله را هم، از مجله موفقیت خوانده ام. البته از آنتونی رابینز، انتظار گفتن حرف های بهتری داشتم؛ این حرف ها برای موفقیتی ها، دیگر تکراری و قدیمی شده است، باید سخن نو آورد. اما با این حال، درباره ریسک و اهمیت آن دانستن، چیز بدی نیست؛ با این قسمت مقاله که ریسک کردن، باعث آزاد شدن هورمون هایی در بدن می شود که باعث اقتدار و شکست ناپذیری ما می شود، بیشتر ارتباط گرفتم. البته تونی، بین ریسک ابلهانه و ریسک هوشیارانه هم، تفاوت قائل شده است.

مقاله مورد نظر: دل به دریا می زنی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۶
عیسی محمدی
تا حالا به فلسفه فکر کرده‌اید؟ می‌دانم تا اسم این کلمه به ذهن‌تان می‌خورد، سریع گارد گرفته و فکر می‌کنید که با یک عالمه، واژه‌های قلمبه‌سلمبه روبه‌رو خواهید شد.

فلسفه، یعنی فکر کردن و فکر کردن هم، یعنی سئوال و جواب کردن با خودمان. تا حالا در اوقات بی‌کاری، با خودتان سئوال و جواب نکرده‌اید؟ بیشتر صحبت‌های آدمی با خودش، در قالب سئوال و جواب اتفاق می‌افتد و اگر این سئوال و جواب‌ها قابل توجه باشند، منجر به تولید فکر و دستگاه  فکری می‌شوند.

حس می‌کنم موثرتر از تلقین‌ها و تکنیک‌های موفقیتی، که البته در جای خود بسیار قابل توجه و موثر بوده و باید مورد استفاده قرار بگیرند، رسیدن به فلسفه‌ای برای موفقیت است.

ساده‌ترش می‌کنم: یک خانه، چارچوب و ستون‌ها و پی‌ دارد و در کنار آن، تاقچه و اتاق و دیوار و چیزهایی که شکل و شمایلش را زیبا جلوه می‌دهد. برداشت من این است که تکنیک‌های موفقیتی تلقین‌محور و انگیزه‌مدار، بیشتر شبیه اتاق‌ها و تاقچه‌ها و سقف‌ها و ... هستند که در جای خود، لازم و ضروری‌اند. اما اگر به خانه‌ای بروید که تاقچه‌ها و دیوارها و سقف زیبایی داشته ولی چارچوب و ستون‌ها و پی‌ریزی آن مشکل داشته باشد، اعتباری به آن هست؟ با کوچکترین زلزله و لرزش، از دست خواهد رفت.

اما اگر به خانه‌ای بروید که ستون‌ها و پی‌ریزی و چارچوبش محکم باشد، در آن صورت است که حتی اگر شکل و شمایلش هم چنگی به دل نزند، باز می‌توان به آن اعتبار کرده و داخلش ساکن شد. و البته در این میان، اگر هر دو قسمت خانه زیبا و مستحکم باشد، که دیگر اوج خوشبختی ما خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۴
عیسی محمدی
امام محمد غزالی، در کتاب گرانقدر کیمیای سعادت، می نویسد که «خدای متعال فرمود فلاح کسی را بود که پاک گردد، نه آن که علم پاکی بیاموزد». معنی اش چه می شود؟ این که رستگار، کسی است که واقعاً پاک شده و تقوای الهی داشته باشد، نه کسی که دانش و فرمول های آن را یاد بگیرد.

حالا این حقیر هم می گویم که موفقیت، نصیب کسانی می شود که موفق شوند و دستاوردهایی به دست بیاورند؛ نه نصیب کسانی که فرمول ها و دانش موفقیت را یاد بگیرند و مدام با خودشان تکرار کنند. فرمول کافی است، دانش بس است، از یک جایی به بعد، باید دست به عمل زد و با عمل زندگی کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۱
عیسی محمدی

وقتی که بین اراده و ناخودآگاه ما جنگ می شود، پیروزی مطلق با ناخودآگاه ماست. پس چه باید کرد؟ تقصیری هم نداریم؛ تونی رابینز، می گوید که قدرت انگاره، ده برابر قدرت اراده است؛ یعنی قدرت تخیل و تجسم و ناخودآگاه ما، ده برابر قدرت اراده ماست.

باید که این دو را، هم مسیر کرد. تلقین و تجسم و اراده را، باید هم جهت کرد؛ وگرنه انرژی عظیمی از ما به هدر خواهد رفت و نتیجه هم مشخص خواهد بود؛ اراده خواهد باخت.

تجسم خلاق داشته باشید، تصویرسازی کنید، تخیل داشته باشید، در همان جهتی که می خواهید اراده تان را راه بیندازید؛ آن وقت پیروزی با شما خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۸
عیسی محمدی

این هم مقاله اخیرم برای مجله موفقیت. امید که به کارتان بیاید.

***

چند تغییر نگاه جالبی که می تواند پیشرفت شما را، سریع تر کند 

1

اگر همین طور زل بزنم توی چشمان شما و بگویم که چیزی به اسم موفقیت وجود ندارد، چه خواهید کرد؟ این چیزی که ماها موفقیت می دانیم، محصول مقایسه دستاوردها و نتایج به دست آمده توسط دیگران با دستاوردها و نتایج به دست آمده میانگین جامعه است. مثلاً میانگین حقوق جامعه، بین یک میلیون تا دو میلیون تومان است، و میانگین موفقیت مالی این است که طرف بعد از ده سال، خانه ای بخرد و چند تا سفر خوب برود و در نهایت بتواند خانواده اش را اداره کند. ماشینی هم البته دارد که با آن تردد می کند. اگر کسی مثلاً پنج میلیون درآمد ماهانه کسب کند و خانه ای خوب در یک منطقه مناسب و ماشینی شصت، هفتاد میلیونی داشته باشد، طبیعی است که مردم او را از نظر مالی موفق بدانند.

 

2

مسأله بعدی اینجاست که بسیاری از افراد موفق، اساساً خودشان را موفق نمی دانند. همین الان با افراد موفق دور و برتان صحبت کنید و بپرسید که خودشان را موفق می دانند یا نه. اکثریت آنها پاسخ منفی خواهند داد. حتی بخشی از آنها، نسبت به استانداردها و اهدافی که مدنظر داشته اند، خودشان را بسیار عقب مانده می دانند. این اتفاقات در حالی می افتد که آنها از نگاه دیگران، چهره هایی موفق هستند. اساساً شغل اول همه افراد موفق، رضایت نداشتن است؛ به چه چیزی؟ به وضعیت موجود. در نتیجه، این رضایت نداشتن باعث می شود تلاش بیشتری کنند برای رسیدن به وضعیت آرمانی شان. اگر جز این بود که با موفقیت های اولی و دومی و سومی، می نشستند سرجایشان و می گفتند که کافی است. می بینید چه تضاد جالبی است؟ انسان های موفق، از نگاه دیگران موفق اند؛ اما از نگاه خود نه. اساساً موفقیت چیست؟ وجود خارجی دارد؟ دقیقاً چه شکلی است؟ راستش را بخواهید، به نظر من که موفقیت، وجود خارجی ندارد؛ صرفاً محصول و اشانتیون و جایزه ای است جنبی و حاشیه ای برای ویزگی ها و خصوصیت های دیگر ما؛ به همین سادگی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۸:۵۱
عیسی محمدی

این نوشته، جزو یادداشت های پراکنده ام برای مجله موفقیت بوده است. قصد دارم از این پس، این یادداشت ها را اینجا نیز بازنشر بدهم.

***

گروه و سازمان، همان قدر که می تواند برای فردیت انسان ها مخرب باشد، می توانند به عنوان اهرم های موفقیت نیز به کار روند

اهرم دسته جمعی

 

 

1

آنتونی رابینز در بخشی از تعلیمات خود، به ماجرای اهرم و کاربرد آن در موفقیت اشاره می کند. البته شما بهتر از من می دانید که از اهرم ها، برای جابه جایی جسم های سنگینی که با دست های خالی نمی توان جابه جای شان کرد، استفاده می کنند. اهرم ها، در ساده ترین شکل خود، میله هایی فلزی هستند که یک سرشان، زیر جسمی بزرگ و سنگین که باید تکان بخورد، قرار می گیرد و سر دیگرش، البته آزاد است. این اهرم ها، روی سنگ یا شیء دیگری که کوچکتر است، قرار می گیرند و به این ترتیب، نوعی الاکلنگ تشکیل می دهد و قدرتی چند برابر به استفاده کننده از آن می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۱
عیسی محمدی