موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

آنان که شب آرام نگیرند ز فکرت

چون صبح پدید است که صادق نفسانند

سعدی شیرازی

 

فکر می‌کنید این بیت زیبا چه مفهومی برای اصول موفقیت دارد؟

دارن هاردی، می‌گوید که برای موفقیت قدرت اراده مهم نیست، بلکه قدرت چرایی و انگیزه مهم است. یعنی چرایی و انگیزه‌ای که باعث شود تا خودتان را به آب و آتش بزنید.

ماجرا ساده است:

اگر دلیلی مهم و حیاتی داشته باشی، حتماً انجامش می‌دهی. چون مثل نفس کشیدن برایت مهم می‌شود. دیگر خواب و تلویزیون و مهمانی و تفریح و خستگی و نداری و .... اولویت‌های دیگر تو می‌شوند.

حالا همه این حرف‌ها حکایت همین بیت از سعدی بزرگ است.

یعنی چه؟

یعنی هدف‌هایی داشته باشیم که اینقدر در ما اشتیاق ایجاد کنند که نگذارند بخوابیم. نه این که فانتزی‌هایی داشته باشیم که اتفاقاً شب راحت بخوابیم و صرفاً خوابشان را ببینیم.

(بد نیست بدانید که دارن هاردی، گاهی هدف‌های نوشته نشده را صرفاً یک فانتزی می‌داند)

هدف‌های ما باید چنین اشتیاقی در ما ایجاد کنند. به قول آن نویسنده معروف، حتی نیازی به ساعت برای کوک کردن و بیدار شدن هم نداشته باشیم؛ چرا که اشتیاقمان ما را بیدار کند.

با خودتان فکر کنید که آیا چنین هدفی و اشتیاقی دارید؟

 

----------------------------------------------------------------------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۵۱
عیسی محمدی

هربار که نقل قول‌های مرتبط با موفقیت را مرور می‌‌کنم، این جمله از جیم ران خیلی مرا تکان می‌دهد؛

پول یا موفقیت، دنبال نمی‌شود، جذب می‌شود.

به عبارت بهتر، جیم ران معتقد است که هیچ وقت درآمد شما، از میزان رشد شخصی و شخصیت شما پیشی نمی‌گیرد. به واقع این دو هم‌سو و هم‌راستا با هم حرکت می‌کنند.

اما این یعنی چه؟

من گاهی با خودم می‌نشینم و فکر می‌کنم که چرا مثلاً درآمد بیشتر از الان، مثلا سه یا چهار یا ده برابر الان نیست. دفعه آخر که این جور فکرها را می‌کردم، یاد این جمله جیم ران افتادم. از خودم پرسیدم که:

اساساً چرا من دارم دنبال پول و درآمد می‌روم؟

و اساساً پول و درآمد جذب چه چیزی می‌شود؟

یک سرچی توی گوگل کردم؛ دیدم همه دارند درباره قانون جذب ثروت صحبت می‌کنند.

اما من بحثم عینی‌تر از این حرف‌ها بود.

با خودم به این نتیجه رسیدم که:

- بخشی از این ثروت و درآمد جذب پشتکار من می‌شود.

- بخشی هم جذب نظم و انضباط من می‌شود.

- بخشی هم جذب قدرت و جسارت ریسک‌پذیری من.

- و البته بخشی هم جذب نوآوری و خلاقیت من.

- و بخشی هم جذب تیم‌سازی و قدرت راه آمدن با مردم و دیگران.

- و بخشی هم به نگاه بازاریابی و مشتری‌مداری من.

- و البته در کنار موارد دیگر، بخشی هم به دعا کردن و درخواست از خدا بر می‌گردد؛ به واسطه نگاه دینی که داریم که بالاخره خدایی هست و همین‌طوری آفریده نشده‌ایم و اگر او عنایت کند، خیلی از موانع از میان برداشته می‌شود.

 

به این نتیجه رسیدم که باید این‌ها را تقویت کنم تا بحث جذب ثروت به واسطه نوعی شخصیت و سبک زندگی و کاری که دارم، اتفاق بیفتد.

وگرنه اگر قرار باشد که صبح دیر بیدار شوم و پشتکار نداشته باشم و نوآوری و فرصت‌جویی و ... هم که به کنار، دیگر کدام جذب و کدام ثروت؟

حالا بحث من ثروت و پول بود.

شما اصلاً بگو علم، شما بگو موفقیت شغلی، شما بگو موفقیت خانوادگی یا حتی موفقیت معنوی یا هر چیز دیگری.

باید آن را جذب کرد. باید به تو بدهند.

 

----------------------------------------------------------------------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۳۳
عیسی محمدی

همین چند هفته پیش در توئیتر با کسی بحث‌مان شد. درباره این‌که اصول موفقیت کلاهبرداری است. البته هر کسی نظری دارد. گروهی معتقدند کلاهبرداری است، گروهی هم معتقدند که نه. من جزو گروه دوم هستم. ضمن این‌که نباید فراموش کرد سوء استفاده‌کنندگان در هر حوزه‌ای هستند؛ اعم از حوزه ادبیات موفقیت یا حوزه طلافروشی یا صنف پوشاک و ... . پس جدا از این‌که سوء استفاده در همه جا هست، نمی‌شود ادعا کرد که ذات اصول موفقیت چیز به درد نخوری است.

حقیقت امر تا چند روزی پکر بودم. با خودم می‌گفتم چرا هم باید به مردم اصول موفقیت را آموزش بدهیم، هم حرف بشنویم. تازه منی که بابت این آموزش‌ها پولی هم نمی‌گیرم و هر چه بوده، یا مقالاتی در مجله موفقیت و دیگر روزنامه‌ها و مجلات بوده؛ یا در وبلاگ و تلگرام و توئیتر و ... . حتی به این فکر کردم که اصلا این اصول مگر به دردی هم می‌خورد؟ الان مگر مردم در این وضعیت به این جور چیزها نیاز دارند؟

تا این که یکی، دو هفته پیش جرقه‌ای در ذهنم زده شد:

اگر اصول موفقیت و توسعه فردی و مدیریت ذهن، در شرایط بحرانی به درد نخورد

پس کی قرار است به درد بخورد؟

و اساساً آیا در شرایط بحرانی، چیزی بهتر از این‌ها هم هست که به درد ما بخورد؟

دیدم که انصافاً چنین است. در همین شرایط بحرانی است که این اصول موفقیت باید به داد مردم برسد و چیزهایی برای ارائه داشته باشد؛ چرا که باید بر بحران‌ها و موانع و ... غلبه کنیم. و آیا مگر اصول موفقیت جز این است؟ ک هبرویم و بر موانع غلبه کنیم و به هدف‌مان برسیم؟

بله، به نگاه جدیدی درباره اصول موفقیت رسیدم؛ این‌که چنین ادبیات و فرهنگی صرفاً برای روزگاران خوش‌خوشان‌مان نیست؛ بلکه دقیقاً برای روزگار گرفتاری و بحران و دردسر ماست؛ تا ما را از این پهنه عبور دهد.

این بود دریافت من.

 

 

----------------------------------------------------------------------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۳۱
عیسی محمدی

heartheartheartheartheart

سلام و درود خدمت همه دوستان

سال نو را با تأخیر خدمت همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم.

مدتی این درگاه به روز نمی‌شد.

به واسطه مشکلات رایج و تمرکز من روی توئیتر و ... .

قصد دارم که با جدیت این درگاه رو به روز کنم تا بیش از این شرمنده شما دوستان نباشم.

شاید عمری هم اگر باقی بود

تبدیل به سایت شود این‌جا.

البته اگر دوست داشته باشید و همراهی کنید.

به هر حال

ببخشید اگر نتوانستم این چند وقت در خدمت باشم.

با قدرت ادامه خواهیم داد

اگر که دستان شما روی شانه‌های ما باشد.

شاد زی و مهر افزون

smileysmileysmileysmileysmiley

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۳۹
عیسی محمدی