موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «تکنیک های بهره وری :: بهره وری سازمانی» ثبت شده است

امروز اول صبح، یعنی نزدیکی‌های پنج بامداد، رفته بودم که بچه‌ها را راهی قم کنم؛ در ایستگاه راه‌آهن. معمولاً در این ساعت‌های نسبتاً خلوت، بعضی از مسافران آخرسر بدون بلیت می‌آیند و سوار می‌شوند؛ چون غالباً صندلی‌های خالی وجود دارد.

دیدم چند نفری دارند با رئیس قطار بحث می‌کنند. البته خیلی محترمانه، ولی جدی داشتند بحث می‌کردند. همه هم کولی‌پشتی به پشت، انگار که از سفری دور می‌آمدند و قصد داشتند به مقصدشان،‌ که احتمالاً شهر قم بود، بروند. نفری که بحث می‌کرد، جهاندیده‌تر بود. او را مهندس خطاب می‌کردند. لحن او رئیس قطار را وادار می‌کرد تا با دقت به حرف‌هایش گوش کند.

مهندس می‌گفت به او گفته‌اند که سیستم قطع است و نمی‌توانند بلیت صادر کنند. بعد این‌که کارمندان بخش سالن که داشتند بلیت‌ها را کنترل می‌کردند، آن‌ها را راه نمی‌دادند و چرا این کار را کرده‌اند در حالی که قطار جا هم دارد؟

جمله طلایی این فرد چنین بود:

«آقاجان، سیستم قطع است، دست‌های ما هم قطع است مگر؟ یعنی سیستم قطع شد باید بمیریم؟ من آمریکا هم بوده‌ام، این جور مشکلات آن‌جا هم هست؛ نمی‌گویم که نیست. ولی خیلی راحت،‌ دفترچه‌ای می‌دهند و با دست می‌نویسند که شما کارتان راه بیفتد...»

این جمله «سیستم قطع است، دست‌های ما هم قطع است؟» خیلی به دلم نشست. در ایران متأسفانه خیلی از کارمندمسلک‌ها، با تکیه به قانون و سیستم و ساختار خاص خودشان، معمولاً علاقه بیشتری دارند بپیچانند تا کار راه بیندازند. البته منظورمان به هیچ وجه قانون‌شکنی و ساختارشکنی نیست. اما سئوال این‌جاست:

-         قانون و ساختار برای چه ایجاد شده؟

برای راه انداختن کارها.

-         خب اگر مشکلی در این قانون و ساختار و ... بود، چرا همه چیزمان باید تعطیل بشود؟

-         مگر ما دست و مغز و عقل و شعور نداریم؟ چرا خودمان کار ملت را راه نیندازیم؟ ابزار آمده که به ما کمک کند؛ قانون و ساختار و سیستم و ... ابزار هستند؛ آیا ابزارها باید بر ما سلطنت کنند؟

به قول حزب‌اللهی، کمی جهادی فکر کنیم؛ کمی جهادی‌تر عمل کنیم.

از این پس، وقتی که در حوزه کاری‌مان حرف از قفل شدن سیستم و ساختار و قانون و ... مطرح شد، بهتر نیست که خودمان اولین نفری باشیم که با دست‌هایمان که هنوز قطع نیست و با مغزمان که هنوز کار می‌کند و با نیت‌مان که راه انداختن کار مشتریان و خلق‌الله است، مشکل را حل کنیم؟

 

---------------------------------------------------------------------------------------


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۲۳
عیسی محمدی

جمله‌ای را از یکی از بدنسازان بزرگ شنیدم که خیلی دوستش می‌دارم. می‌گوید که در بدنسازی، چیزی به اسم تمرین‌زدگی نداریم. هر چه که هست، تغذیه نامناسبت و عدم استراحت درست است. 

به نظرم به غایت جمله خوبی است. این که یک ورزشکار احساس کند از تمرین‌های خودش زده شده است، علت دارد. یا انرژی و ویتامین لازم به بدنش نرسیده و سریع خسته می‌شود. یا این‌که ارزش یک استراحت درست و حسابی را به خوبی درک نمی‌کند و استراحت و فراغت را، نوعی وقت تلف کردن می‌داند. 

اگر اشتباه نکنم این جمله را هم آرنولد، اسطوره بدنسازی دنیا، گفته است. در یکی از کتاب‌هایش. او گفته که بدنسازی، چهل درصد تغذیه، چهل درصد استراحت و تنها بیست درصد تمرین است. در جایی دیگر هم اشاره می‌کند که یک بدنساز حرفه‌ای، باید صد در صد خودش را وقف تغذیه و تمرین و استراحت کند تا به موفقیت برسد. 

به نظرم این قاعده‌ها و فرمول‌ها را هم می‌توان در بهره‌وری‌های حرفه‌ای مورد استفاده قرار داد. این‌که تصور کنیم استراحت‌ها و چرت‌های بین کار، نه وقت تلف کردن، بلکه نوعی عقب‌عقب رفتن برای یک پرش بلندتر است. و این‌که کار یکسره و بدون استراحت، هم تبر شما را کندتر و زحمت شما را بیشتر خواهد کرد و هم در انتها، موجب فرسایش روانی و جسمی شما خواهد شد. 

من یکی که شخصاً از این یکنواخت کار کردن خیلی ضربه خورده‌ام. ژان بقوسیان، مدرس بازاریابی و بهره‌وری حرفه‌ای، معتقد است که ایرانی‌ها زیاد کار می‌کنند؛ اما مشکل‌شان همین است. این‌که مثل یک دونده استقامت کار می‌کنند و مدام در حال یک‌سره کار کردن هستند. این‌طور نیست که یک بازه کاری شدید داشته باشند و بعد هم استراحت کنند و سپس، یک بازه شدید کاری دیگر. او این سبک استراحت-کار شدید را روشی فوق‌العاده برای رسیدن به حداکثر توانمندی‌های انسانی می‌داند. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۱۲
عیسی محمدی

سان تزو، استراتژیست معتبر چینی در دو هزار و پانصد سال پیش، جمله باشکوهی گفت بدین قرار که: انجام یک عملیات موفق، بدون ابتکار ممکن است، ولی بدون سرعت عمل خارق العاده، هرگز.

 

امروزه، خیلی ها برای شروع کردن یک کسب و کار، پروژه یا طرح جدید، منتظر یک ابتکار و نوآوری خاصی هستند. البته که اگر این ابتکار و نوآوری خاص وجود داشته باشد و به وجود بیاید، بسیار بسیار بهتر است. اما همه چیز را نباید معطوف به این نوآوری و ابتکار کرد.

 

گاهی وقت ها، تکرار همان فرمول های قدیمی و همیشگی، می تواند ما را به موفقیت برساند؛ منوط بر این که سریع انجام شود. فکر می کنید این هم کاسب که در بازار دارند کار می کنند و نان شان را هم از این راه در می آورند، واقعاً نوآوری خاصی دارند؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۱
عیسی محمدی

برای این که یک مدیر فوق العاده باشید، اول باید بدانید که مدیران فوق العاده، چه کار کرده و چه رفتارهایی را، بیشتر از دیگر رفتارها، تکرار می کنند.

پس بد نیست بدانید که همه مدیران موفق، سه گرایش دارند،
-    اول این که نتیجه گرا هستند:
شدیداً روی به نتیجه رساندن کار و درست انجام دادن آن تمرکز می کنند.

-    دوم این که راه حل گرا هستند:
به جای این که به فکر بهانه اوردن و مقصر دانستن دیگران باشند، تمام مدت روی پیدا کردن راه حل برای موانع و سدهایی که پیش می آیند، تمرکز می کنند.

-    سوم این که شدیداً عملگرا هستند:
دائماً در حال حرکت هستند. با این طرف و آن طرف پرسه زدن و با نگه داشتن دست شان روی نبض قسمت یا شرکت شان، مدیریت می کنند.

برگرفته از کتاب:
21 روش عالی برای این که یک مدیر برجسته باشید
برایان تریسی/ ترجمه افشین ابراهیمی/ انتشارات نسل نواندیش

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۳
عیسی محمدی

در یک سازمان و گروه و شرکت که با هدف تجارت و موفقیت تجاری پا به عرصه وجود نهاده است، به نظرتان مهمترین اصل و رویکرد چیست؟

البته می شود اصول و رویکردهای مختلفی را رو کرد و درباره شان، حرف ها زد. هر کسی هم، بر اساس مدل تربیتی خودش، اصول و رویکردهایی را بر می شمرد. اما من یکی که معتقدم، مهمترین اصل یک شرکت و تیم و سازمان، اصل و رویکرد انضباط فردی و گروهی در آن است.

یعنی چه؟ در تعریف انضباط گفته اند که انجام کارهایی که «باید» انجام شوند؛ خلاص. البته این، نظر شخصی بنده نیست؛ اصلی است که از الکس فرگوسن گرفته ام؛ مربی جاودانه منچستر یونایتد. او در جایی، گفته بود که در یکی از فصل های فوتبال جزیره، آنها چند امتیاز از تیم رقیب خودشان جلو بودند. اما به واسطه درگیری اریک کانتونا با یکی از هواداران، این ستاره شیاطین سرخ، حذف شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی