موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهره وری» ثبت شده است

امروز داشتم سرچی می کردم درباره بهره وری. به تعریف جالبی رسیدم: بهره وری یعنی، نسبت کارهایی که انجام شده است به کارهایی که باید انجام می شده است. از بهره وری، تعریف های زیادی دیده بودم؛ اما حس می کنم که این یکی، واقعاً عینی تر و قابل اندازه گیری تر است. شما در طول روز، می دانید که چه کارهایی باید انجام بشود؛ اما همه آن کارها را انجام نمی دهید. در اداره و سازمان تان، می دانید که چه کارهایی باید انجام بشود؛ اما کارهایی که انجام می شود به اندازه کارهایی که باید انجام بشود و انجام می شده، نیست. نسبت این دو تا، نمره بهره وری شما را مشخص می کند. این، یعنی که اگر نمره بهره وری بالایی در خانواده و خود و سازمان تان می خواهید، باید تمام توان تان را بگذارد؛ چیزی که حضرت امیر آن را استفرغ الجهد می خواند؛ تمام توان و نه چیزی کمتر از آن. این، خیلی فوق العاده است...  

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۴ ، ۰۳:۰۴
عیسی محمدی

این هم مقاله اخیرم برای مجله موفقیت. امید که به کارتان بیاید.

***

چند تغییر نگاه جالبی که می تواند پیشرفت شما را، سریع تر کند 

1

اگر همین طور زل بزنم توی چشمان شما و بگویم که چیزی به اسم موفقیت وجود ندارد، چه خواهید کرد؟ این چیزی که ماها موفقیت می دانیم، محصول مقایسه دستاوردها و نتایج به دست آمده توسط دیگران با دستاوردها و نتایج به دست آمده میانگین جامعه است. مثلاً میانگین حقوق جامعه، بین یک میلیون تا دو میلیون تومان است، و میانگین موفقیت مالی این است که طرف بعد از ده سال، خانه ای بخرد و چند تا سفر خوب برود و در نهایت بتواند خانواده اش را اداره کند. ماشینی هم البته دارد که با آن تردد می کند. اگر کسی مثلاً پنج میلیون درآمد ماهانه کسب کند و خانه ای خوب در یک منطقه مناسب و ماشینی شصت، هفتاد میلیونی داشته باشد، طبیعی است که مردم او را از نظر مالی موفق بدانند.

 

2

مسأله بعدی اینجاست که بسیاری از افراد موفق، اساساً خودشان را موفق نمی دانند. همین الان با افراد موفق دور و برتان صحبت کنید و بپرسید که خودشان را موفق می دانند یا نه. اکثریت آنها پاسخ منفی خواهند داد. حتی بخشی از آنها، نسبت به استانداردها و اهدافی که مدنظر داشته اند، خودشان را بسیار عقب مانده می دانند. این اتفاقات در حالی می افتد که آنها از نگاه دیگران، چهره هایی موفق هستند. اساساً شغل اول همه افراد موفق، رضایت نداشتن است؛ به چه چیزی؟ به وضعیت موجود. در نتیجه، این رضایت نداشتن باعث می شود تلاش بیشتری کنند برای رسیدن به وضعیت آرمانی شان. اگر جز این بود که با موفقیت های اولی و دومی و سومی، می نشستند سرجایشان و می گفتند که کافی است. می بینید چه تضاد جالبی است؟ انسان های موفق، از نگاه دیگران موفق اند؛ اما از نگاه خود نه. اساساً موفقیت چیست؟ وجود خارجی دارد؟ دقیقاً چه شکلی است؟ راستش را بخواهید، به نظر من که موفقیت، وجود خارجی ندارد؛ صرفاً محصول و اشانتیون و جایزه ای است جنبی و حاشیه ای برای ویزگی ها و خصوصیت های دیگر ما؛ به همین سادگی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۸:۵۱
عیسی محمدی

تا حالا به این فکر کرده اید که اگر همه کارهایی که در هر روزمان می توانستیم انجام بدهیم را انجام می دادیم، به کجا رسیده بودیم؟ فقط عملیاتی کردن همین فرمول ساده، می توانست ما را به کجاها که نرساند! بیشتر ما، منتظریم که شرایط موعودی پیش بیاید؛ بعد کارهایی را که قصد داریم انجام بدهیم، انجام بدهیم. این، اشتباه است.

 

شرایط موعود، آمدنی نیست؛ ساختنی است. باید هر روز را، شرایط موعود بدانید؛ به همین راحتی.

 

بهتر است به حدیثی از امام محمدباقر علیه السلام بپردازیم، که فرموده است، «زنهار از افکندن کار امروز به فردا؛ زیرا این کار دریایی است که مردمان در آن غرق و نابود می شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۳:۴۹
عیسی محمدی

نمی‌دانم کجا این جمله را خواندم که "سرعت عمل کامپیوتر، به این سبب است که موقع کار کردن، فکر نمی‌کند." البته کامپیوترها، مثل آدم‌ها هوش خلاق نداشته و تنها، کارهایی را که برایشان تعیین شده، انجام می‌دهند. شاید شبیه دانستن آدمی به کامپیوتر، مثال و شبیه‌سازی کاملی نباشد. اما مهم، این‌جا است که هر دو، اطلاعاتی دارند و طبق فرمان‌هایی، این اطلاعات را به خدمت خودشان می‌گیرند.


تجربه این سال‌های کار کردن در مجموعه‌های مختلف و البته در شغل‌های مختلف، به من می‌گوید که بزرگترین علت عقب افتادن کارها و عقب‌افتادگی شغلی خود ما، این است که موقع کار کردن، حسابی فکر می‌کنیم. یعنی در این‌جا، ما دو رفتار فکر کردن و کار کردن را داریم که می‌شود آن‌ها را به دو برنامه سنگین شبیه دانست. راز سرعت عملکرد، در این است که این برنامه‌ها، همزمان با یکدیگر، باز نباشند؛ چون دستگاه مغزمان هنگ کرده و کلا بازده عملکردمان پایین می‌آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۰
عیسی محمدی