موفقیت و ارزش «به من بیاموز» بیل گیتس/ نکاتی از دکتر سریع القلم درباره پیشرفت جوامع و افراد
دکتر محمود سریع القلم، دیروز مصاحبه ای با روزنامه شرق داشت. به نکته های جالبی اشاره کرده بود؛ خلاصه کلامش این بود که در جهان امروز باید با عدد و رقم حرف زد، نه با توصیه و شعار و امثالهم و من خوبم و ما ویژه ایم و ... . کلاً مقالات و حرف های این مرد، پر از نکته های قابل تأمل است. این مصاحبه را خواندم؛ چند نکته برای خودم یادداشت کردم. گفتم در عالم موفقیتی خودمان، شاید به کار شما هم بیاید.
- در حال حاضر اعضای فیسبوک، یکمیلیارد و ٤٠٠ میلیون نفر و بیشتر از جمعیت چین است. چین ٣٥ سال قبل معمار بزرگی داشت به نام دن شیائوپینگ، که جمله بسیار معروفی دارد؛ «ما باید بهگونهای عمل کنیم که در دنیا خیلی در چشم نباشیم»؛ واژهای که به کار برد یا از چینی به انگلیسی ترجمه شده، hiding brightness است.
- نگاهی که باید به داوس و امثال داوس باشد، در شبکههای داخلی کشور ما وجود ندارد. ضرورت اینکه باید بیاموزند، اثر بگذارند، اثر بپذیرند و متوجه شوند در دنیا چه اتفاقاتی میافتد، در داخل کشور بسیار ضعیف است.
- من در ٢٦ سال کار در دانشگاه و جامعه، بسیار بسیار افراد کمی را کشف کردهام که علاقهمند هستند بیاموزند و با دیتای دقیق صحبت کنند و بگویند من این نکته را نمیدانستم و هماکنون متوجه شدم. یکی از جذابیتهای داوس این است که کسی به کسی فخر نمیفروشد، پز نمیدهد، فیلم نمیآید، نمایش نمیدهد. من این عبارت (educate me) (به من بیاموز) بیل گیتس را از بیش از ١٠ برنده ادبیات و علوم نوبل، کیسینجر، نخستوزیران و سیاستمداران اروپایی و آسیایی شخصا شنیدهام.
- یکی از دوستان من که شرکت بسیار موفق مشاوره در امور نفت و گاز در خارج دارد، میگفت به دهها شرکت و دولت در دنیا مشورت میدهد و کار میکند اما ایرانیها با او کاری ندارند. مدیران ما عموما با افراد ضعیف کار میکنند و آن حالت قاجاری تسلط مدیران بر زیرمجموعهها، بسیار قوی است. اگر با دنیا کار کنیم، حد و وزن و سطح خود را بهتر متوجه میشویم.
- به نظرم عمده اهتمام هیأتهایی که از ایران به داوس میآیند این است که به دنیا اعلام کنیم در این دو سال از نقطه زیر صفر به سمت صفر حرکت کردهایم و چهره منطقی و قابلتعاملی از خودمان ارائه میدهیم تا بتوانیم با دنیا کار کنیم. نبود علاقه به یادگیری، گرفتاری بزرگ فرهنگی ما ایرانیان است که در چنین گردهماییهایی، خود را نشان میدهد. ما میخواهیم همه بنشینند و بگوییم چقدر ما ویژه هستیم. این شیوه تا مدتی کارکرد دارد اما نباید آیکیوی دیگران را دستکم بگیریم.
- من حدود سه هفته کار کردم تا دقیقترین جملهبندیها و آنچه در علم امروز عرف است، قالببندی یا framing را طراحی کنم. من به عنوان یک شهروند ایرانی خوشحالم در کشور ما، بهتدریج افراد عادت کردهاند با متن از قبل آماده و فکرشده سخن بگویند. طبیعی است در محافل بینالمللی، این کار باید با دقت بسیار بالایی انجام شود. افراد باید در سنین جوانی زبان یاد بگیرند. کسی که ٥٠ ساله است، نمیتواند بهخوبی زبان فرا بگیرد.
- بنیان توسعه در یک عبارت بیشتر نیست. یک کشور چگونه میخواهد ثروت تولید کند؟ اگر بخواهیم ثروت تولید کنیم یا باید تولیدمان را افزایش دهیم یا باید در صنعت نفت و گاز سرمایهگذاری کنیم. در هر دو انتخاب، همکاری بینالمللی یک ضرورت است. میخواهم این جمله مقدماتی تئوریک را بگویم. به نظرم شرایط، ما را به سمتی میبرد که بسیاری از رهیافتها تغییر میکند.