موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

این مصاحبه را هم چندی پیش، برای پرونده اعتیاد و وابستگی، برای مجله موفقیت، با ابراهیم حلت آبادی فراهانی، مدیر تیم موفقیت ایران و دبیر شورای تحریریه مجله موفقیت، انجام داده بودم. دوباره که خواندمش، نکات جالبی داشت. می گذارمش برای مطالعه شما.

***

از وابستگی به خدا تا وابستگی به خود؛ گفتگو با ابراهیم حلت آبادی فراهانی درباره مفهوم وابستگی

آنها اعتماد به نفس ندارند

 

مسئول تیم موفقیت ایران، معتقد است که بزرگترین علت وابستگی، نبود اعتماد به نفس کافی در اشخاص مختلف است. او برای این حرف خود، البته دلایل و سبب هایی را هم ذکر می کند و راه هایی گریز از آن را هم مطرح می سازد. گفتگو با او را درباره موضوع وابستگی می خوانیم.

***

  • وابستگی یعنی چه؟

وابستگی جایی به وجود می آید که کمبودی باشد. به تعبیری دیگر، کسانی وابسته می شوند که به هر دلیلی، کمبودهایی داشته باشند. مدل های مختلف هم دارد، جسمی، عاطفی، مالی و حتی علمی.

  • باغی را و باغبانی را تصور کنید. طبیعی است اگر باغبان نباشد، باغ از بین خواهد رفت. در اینجا وابستگی، از چه نوع است؟

وابستگی محض و مطلق. رشد درختان در طبیعت، جز به عناصر طبیعی وابسته نیست، اما وقتی باغبان درختی می کارد، اصل حیات درخت به وجود باغبان وابسته می شود.

  • یعنی در اینجا، ریشه وابستگی طبیعی ولی باغبان، نماد وابستگی غیرطبیعی است؟

البته در این بحث، چهار نوع علت برای حیات درخت می تواند وجود داشته باشد که بحثش مفصل است. یکی از این علت های چهارگانه، می تواند باغبان باشد؛ طبیعی است که علت های دیگری هم مطرح است.

  • به نظر شما کدام بهتر است: زنی مستقل باشد یا وابسته؟

برای کسی که وابسته است، وابسته بودن بهتر است چون در این رابطه راحت است و به لحاظ کاری، این گروه، آدمهای تنبل و کم انرژی و کم انگیزه ای هستند.

  • اما یک جایی دچار مشکل می شوند، نه؟

بله. مثل معلم خصوصی می ماند. بچه هایی هستند که وابسته اند به معلمان خصوصی، چون لقمه را آماده تحویل شان می دهند. اما دانش آموزان دیگری هستند که روی پای خودشان ایستاده اند.

  • فکر می کنید چطور می شود وابستگی را قطع کرد؟

قطع وابستگی به طور مطلق وجود ندارد، بلکه میل می کند به قطع وابستگی، مثل معادله که صفر نمی شود، ولی میل می کند به صفر. در دنیا عدم وابستگی مطلق نداریم.

  • چرا؟

چون همه موجودات برای ادامه حیات به خدا نیاز دارند. نکته ای دیگر هم عرض کنم. آدم های وابسته مدام به منبع انرژی خودشان وابسته هستند و نیاز به تغذیه روحی، روانی دارند. به قول ژان ژاک روسو، "اگر بچه تا 5 سالگی در جنگل رها شود و رشد کند در هر جامعه ای پذیرا و مقاوم است، اما برعکس بچه ای که در جامعه زندگی کرده باشد نمی تواند در جنگل زندگی کند."

  • کسانی که به صورت دوره ای به چیزی وابستگی پیدا می کنند، مثل سیگار، آیا وابستگی قلمداد می شود؟

این دیگر می شود اعتیاد. وابستگی تا جایی که آزار روحی، روانی نرساند، بد نیست. اگر زیاده روی در آن صورت بگیرد، بد است. مثل اعضای خانواده که جوری به هم وابسته می شوند که اگر تماس نگیرند، روزشان شب نمی شود.

  • چطور می توان از وابستگی که منفی است، به همبستگی که مثبت است، رسید؟

باید به شخص وابسته، ماهیگیری یاد داد، روش درست رفع این مشکل را یاد داد، چون تا به حال یاد گرفته که ماهی آماده بخورد. باید روی اعتماد به نفس چنین شخصی کار کرد، چون اعتماد به نفس چنین اشخاصی پایین است.

  • کسی که مثلا به کار خودش وابسته است، اگر کارش را از دست بدهد، به هر حال یکی از علایقش را از دست داده. این را چطور می توان ارزیابی کرد؟ یعنی می خواهم بدانم که وابستگی، می تواند باعث رشد هم شود یا ...؟

شعری هست که می گوید "برو قوی شود اگر راحت جان طلبی". قوی شدن در اینجا معنی های مختلفی دارد. مثل اینکه شما بهتر است دو تا تخصص داشته باشید تا اگر از یکی بازماندید، سراغ دیگری بروید. من اینجا دارم کار مجله می کنم، اما اگر مجله در میان نبود، تخصص های دیگری هم دارم که می توانم از پس آنها بر آیم. در احادیث معتبر هم آمده که بهترین چیزها، تعادل است. هر جایی که ما از تعادل خارج شویم، وابستگی پیش می آید. در بحث رشد هم، باید بحث هزینه و فایده را در نظر بگیریم. ببینیم از این وابستگی، چقدر فایده و نتیجه برده ایم. باید حواسمان باشد که شغل و آدم ها و چیزهای دیگر، همیشگی نیستند و از دست خواهند رفت. آدم های وابسته باید به نگاه شان عمق ببخشند، چون از علل وابستگی، سطحی نگری است.

  • سطحی نگری؟ بیشتر توضیح می دهید؟

مثل عشق های دوران نوجوانی که زودگذرند. شاید اگر بررسی شود، نوجوانان 12 تا 18 ساله، ده ها بار عاشق و وابسته شده اند. در واقع وابسته ها، خودشناسی نکرده اند. باید برگردند به زندگی خودشان و ببینند نقاط مثبت شان کجاست و آنها را پررنگ کنند تا اعتماد به نفس شان زیاد شود.

  • فکر نمی کنید که بیشتر وابستگی های افراطی، ریشه های غلطی دارند و در واقع، مراحل رشد وابستگی را درست طی نکرده اند؟

صد در صد. به خاطر کم توجهی است که اشخاص، به دیگران وابسته می شوند، چون این دیگران، ظاهرا وقت و توجه بیشتری برای آنها در نظر می گیرند.

  • درباره کمبود اعتماد به نفس که باعث و بانی ایجاد وابستگی شده، بیشتر توضیح می دهید؟

خود را کم و ناتوان می بینند و دچار چنین مشکلی می شوند. در عصر انفجار اطلاعات، موفقیت برای همه امکان پذیر است. فرصت رشد برای خیلی ها وجود دارد. بسیاری از اشخاص موفق و مشهور، در ابتدا فقیر بوده اند. خواننده ای مثل رضا صادقی داریم که شهرتی فراوان دارد. او در کودکی معلول شد. می توانست وابستگی پیدا کند و بهانه اش را هم داشت، اما با صدای خودش، موفق و مشهور شد. جایی خواندم که ظاهرا تمام مردم دنیا باید دوره وابستگی را طی کنند؛ دست کم یک بار هم که شده.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی