موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

امروز یاد گرفتم که باید بچه های خودمان را در دوران کودکی، با صفت های خوب و به صفت های خوب تحسین کنیم. امروز همکارم در میز روبه رویی، گفت که جایی نکته ای تربیتی می خواند که جالب بوده.

 

او می گفت که این نکته، چنین است: اگر در دوران کودکی، مدام به فرزندان خود بگویید چقدر زیبایید، چقدر قشنگ اید، چقدر موهای خوبی دارید، چقدر چشم های خوبی دارید و ...، آنها که بزرگ شوند، دنبال مو و چشم و صورت قشنگ کردن خواهند رفت؛ می شود همین چیزی که الان جامعه ما به آن مبتلا شده است.

 

می گفت چرا کسی نمی گوید احسنت، چقدر باحجاب اید، چقدر مودب اید، چقدر احترام نگه می دارید و ... .

 

من هم یاد گرفتم که از دوران کودکی، به فرزندان مان، بابت صفت های وفقیتی آنها، مثل پشتکار و هوش و کیفیت و ... افتخار کنیم و تحسین شان کنیم؛ نه بابت لباس و صورت و مو و چشم و ... . این جوری، یک سرمایه گذاری بلندمدت روی آنها خواهیم کرد؛ تا وقتی بزرگ شدند، فقط به پشتکار و همت و هوش و برنامه ریزی و استعداد فردی و ... خودشان تکیه کنند، نه روی این چیزهای مزخرفی که الان در جامعه مد شده است و نه نفعی برای خود فرد دارد، نه برای بقیه.

 

همچنین امروز یاد گرفتم انحطاط ما در محل کار و سازمان مان، از وقتی شروع می شود که ما خود را طلبکار آنجا بدانیم؛ که خود را بدهکار آنجا ندانیم. یادم باشد که این، محل کار و سازمان نیست که به من نیاز دارد، این من هستم که به محل کار و سازمان برای معاش، موفقیت و احساس عزت شخصی ام نیاز دارم. وگرنه محل کار و سازمان که اگر من نباشم، می رود یک نفر دیگر ار پیدا می کند و خلاص. یادم باشد که مرز نابودی من، از خط «طلبکار بودن» از سازمان و محل کارم شروع می شود؛ هیچ وقت به این درد مبتلا نشوید، جانفرساست. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۲:۲۴
عیسی محمدی

لابه لای حدیث ها می گشتم، به این چند حدیث خوب برخورد کردم:

 

-          بکوش برای دنیای خود، به قدری که گویا همیشه زنده خواهی ماند، و بکوش برای آخرت خود گویی که فردا خواهی مرد.

-          خردمند به کار خویش تکیه کند، نادان به آرزوی خویش.

-          عمل دو گونه است: آنکه لذتش می رود و رنجش می ماند، آنکه رنجش می رود و پاداشش می ماند.

-          دوراندیش کسی است که نعمت، او را از کوشیدن برای عاقبت باز نمی دارد.

-          بهترین کارها، آن است که دوامش بیشتر باشد.

هر پنج حدیث از حضرت امیر علیه السلام.

و نیز،

-          حسرت های کوتاهی کردن را به یاد آور تا دوراندیشی پیشه گیری

از امام هادی علیه السلام.

بیشتر با آن حدیثی ارتباط می گیرم که می گوید کارها دو گونه است؛ یعنی اگر فقط روی همین تمرکز کنید، موفقیت تان تضمین شده است.  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۱۶:۲۹
عیسی محمدی

منتظر چه هستید؟ چرا شروع نمی‌کنید؟ هر‌آنچه را که تصور می‌کنید باید شروع کنید. جا دارد در همین‌جا، جمله‌های وین‌دایر در کتاب اندیشه‌های ماندگار را، یک‌بار دیگر مزمزه کنیم تا یادمان نرود که اقتدار، با شروع و آغاز و گام اول است.

 

وین‌ دایر در این کتاب و در فصلی از آن، نوشته‌هایی از گوته، شاعر و اندیشمند بزرگ آلمانی را می‌آورد و از این جمله‌ها، چنین برداشت می‌کند که:

- تنها کافی است برخیزید تا کار کامل شده و به پایان برسد.

- بدون توجه به میزان مقاومتی که در درون حس می‌کنید، به جز برخاستن و عمل کردن درباره اولین مورد، به کاری دیگر نپردازید.

- اتمام هیچ طرحی را متقبل نشوید، تنها آغازش کنید.

- برخیزید، آغاز کنید و شاهد قدرت جادویی آن باشید. هیچ گاه درباره اتمام سریع کارها و حجم و گستردگی‌شان فکر نکنید، فقط آغاز کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۶:۱۲
عیسی محمدی

"عالی قدرتر از همه مردم، شخصی است که در کاری که به  او مربوط نیست و فایده ای برایش ندارد، دخالت نکند." از شما چه پنهان، این حدیث را  هم که از حضرت رسول (ص) است، توی یکی از سررسیدها خواندم و خیلی از آن خوشم آمد. مغز، خاصیتی دارد که اگر همیشه آماده نگهش دارید و سئوال های مناسب را از آن مطرح کنید، از ساده ترین اتفاقات روزمره و  اطراف ما هم، می تواند جواب سئوال های  ما را پیدا  کرده، تقدیم مان کند.

عالیقدر بودن و عزت نفس داشتن و عزیز شدن، صفت هایی هستند که  نه تنها من، که حتم دارم حتی شمای خواننده هم، دوست دارید که آنها را داشته باشید. احساس می کنم عمل کردن به همین جمله طلایی، می تواند این عزیز بودن را نصیب ما بکند.

 

در این جمله طلایی، دو خط قرمز برای کسانی که می خواهند عزیز و عالیقدر باشند، طراحی شده است: اولی، دخالت در کاری است که به ما مربوط نیست، دومی هم عدم دخالت در کاری است که فایده ای برای ما ندارد. خط قرمز اول، یعنی دخالت نکردن در کار دیگران و تجسس نکردن و چشم  و گوش نجنبانیدن و الکی خود را نخود هر آش نکردن. برای انجام این کار هم، تمرکز لازم است و این که سرمان، به کار خودمان باشد و دست کم در حوزه هایی که ربطی به ما ندارند، کاری به کار بقیه نداشته باشیم. اما من بیشتر روی خط قرمز دوم می خواهم مانور بدهم. هر کاری، یا برای ما فایده دارد، یا  فایده ندارد. وقتی هم که از فایده حرف می زنم، یعنی فایده مالی، فایده معنوی، فایده دینی، فایده روانی، فایده خانوادگی و  ... واقعا انجام کارهایی که فایده ای برای ما ندارند، با چه علتی قابل توجیه است؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۷:۳۹
عیسی محمدی

همان طوری که یک منتقد و علاقه مند سینما خوره فیلم است، یک روزنامه نگار و مدیر رسانه اصیل و حرفه ای هم، باید خوره خبر باشد. یعنی بو بکشد، ببیند خبر کجاست و آن را به هر قیمتی که شده، به دست بیاورد. در این صورت است که مطبوعات و سایت های خبری و خبرگزاری های ما، می توانند دوباره به رویای تیراژهای بالای سال های نه چندان دور بازگشت کنند و دوباره، دست شان توی جیب خودشان باشد؛ نه توی جیب یارانه های دولت و آگهی های شرکت های مختلف و رپورتاژآگهی های ریز و درشت و ...

 

بامداد جمعه ای که گذشته و نیز در ساعت های آخر جمعه، خبری اتفاق افتاد که دنیا را تکان داد: انفجارهای تروریسی پاریس، فرانسه را به حالت آماده باش کشاند. این خبر، همه ارزش های خبری لازم برای تیتر یک شدن داشتند: کشته هایش زیاد بودند، غیرمنتظره بود، عنصر درگیری و برخورد را داشت، عنصر شهرت را داشت چرا که پاریس و ایفل خیلی معروفیت جهانی دارند و .... . اما طی یک گاف یا کاهلی بزرگ و دسته جمعی، اکثریت روزنامه های ایرانی، از پوشش این خبر جا ماندند. چرا؟ اگر توی روزنامه های ایران کار کرده باشید، حتماً علتش را می دانید: شما تا ساعت ده، ده و نیم شب، باید سی دی به چاپخانه بفرستید، در نتیجه در ساعت هایی که این اتفاقات افتاد، روزنامه نگاران محترم (که البته خودم را نیز از آنها جدا نمی کنم و مخاطبم همه «خودمان» است)، یا توی راه بازگشت به خانه بودند، یا مهمانی تشریف داشتند، یا در حال استراحت بودند یا داشتند به اقساط و مشکلات زندگی شان فکر می کردند. احتمالاً مدیران محترم روزنامه های ما نیز، در این اندیشه بودند که مطلبی چاپ نکنند که تذکر بگیرند؛ یا مطلبی نداشته باشند که آگهی دهندگان آنها ناراحت شوند؛ یا ... .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۲
عیسی محمدی
دنیایی که در آن زندگی می کنیم تشکیل شده از بودن ها و نبودن ها، شدن ها و نشدن ها، شکست ها و پیروزی ها و در نهایت شادی ها و رنج ها. هر روز که از خواب بیدار می شویم، با انواع متفاوتی از این احوالات روبه رو می شویم، تا زمانی که دوباره فارغ از همه چیز به خواب برویم. و فردایمان دوباره همین آش است و کاسه!

 

عصر مدرن با پیچیدگی هایش زندگی ما را دشوارتر و پردغدغه تر کرده است. دشواری هایی که شاید بارها ما را تا مرز نابودی برده اند و ما دوباره خودمان را به هر شکلی سرپا نگه داشته ایم. برای کمک به این انسان عصر مدرن، علوم مختلف با پیشنهادهای متفاوت آمده اند و برای خودشان تعلیماتی را ارائه کرده اند. این اواخر شاهد یکی از این آموزه ها بودیم که اتفاقا طرفداران زیادی هم پیدا کرده است. دارم از "روانشناسی عامه پسند" صحبت می کنم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۰۲
عیسی محمدی

شاعر می فرماید که:

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

 

و نیز شاعری دیگر، می فرماید که:

همت اگر سلسله جنبان شود

مور تواند که سلیمان شود

 

رابرت کیوساکی، می گوید سرمایه، یعنی آن چیزی که پول را راهی جیب و حساب شما می کند. چه خوب می شد اگر سرمایه ما، همت ما می بود؛ در این صورت هیچ پایانی برای موفقیت مان نمی شد تصور کرد. فکرش را بکنید: همت شما، سرمایه شما است و باعث می شود به هر میزان که بخواهید، پول به دست بیاورید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۱۱
عیسی محمدی

می گویند انسان خوشبین، در هر مشکلی، فرصتی می بیند و انسان بدبین، در هر فرصتی، مشکلی. از این باب، و البته در آستانه نزدیک شدن به روز کتابخوانی، قصد دارم از یک مشکل و یک فرصت بزرگ یاد کنم.

مشکل: آمارها می گویند که ما، ملت به شدت کتاب نخوانی هستیم! بچه های دهه شصت و هفتاد هم که همه اش چسبیده اند به شبکه های مجازی و اینترنت. پس، در نتیجه نسل ما، به شدت میان مایه و تهی مایه شده است.

فرصت: کافی است شما در حوزه خودتان، یک کتابخوان متوسط باشید تا موفقیت شما و برتری شما بر دیگران، ضمانت شود؛ همین. اگر هم کتابخوانی حرفه ای باشید، که دیگر تمام است.

 

به جای غر زدن درباره کتاب نخواندن دیگران، این فرصت را در یابید؛ کمی بی رحمانه است؛ ولی غر زدن ما، دردی را دوا نخواهد کرد؛ اما دنبال این فرصت رفتن، دست کم دردی از ما دوا خواهد کرد.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۷:۰۶
عیسی محمدی

سرمایه من، همت من خواهد بود

این شهر، پر از شوکت من خواهد بود

از مبدأ سایه ام، ولی باکی نیست-  

خورشید جهان، غایت من خواهد بود


شعر از: عیسی محمدی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۹:۰۲
عیسی محمدی

... و باز هم مقاله ای دیگر که برای سایت 12ceo.ir نگاشته ام. در این مقاله، چند توصیه برایان تریسی برای ساخت مارک شخصی را ارائه کرده ام؛ با توضیحات و برداشت خودم.

 

این موضوع مارک شخصی یا پرسونال برندینگ، موضوع بسیار مهمی است. من مدت ها در توقف موفقیت خودم در برهه ای از مان، تأمل کردم؛ دیدم اشکالم از این اینجا بوده است.

 

شما هم اگر سعی کنید از همان ابتدا، افقی بلندمدت داشته باشید و مدام کارهایتان، در جهت تقویت برند شخصی شما باشد، به راحتی می تواند از دیگران پیشی بگیرید و اصلاً نگران چیزی نباشید.

 

برای خواندن این مقاله، لطف کرده و به اینجا تشریف ببرید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۰
عیسی محمدی

تکنیک های اجرایی برایان تریسی، مربی بزرگ موفقیت، برای رسیدن به موفقیت های بزرگ و پایدار، فوق العاده اند. چند روز پیش، مطلبی نوشتم با این عنوان که چطور می توان در محل کار و شغل و سازمانی که کار می کنیم، به سرعت پیشرفت کنیم. در این مورد، به دو سفارش طلایی برایان تریسی اشاره کرده بودم.


او در جمع گروهی از دانشجویان، که این سئوال را پرسیده بودند، این توصیه ها را مطرح کرده بود. دوست دارید به سرعت پیشرفت کنید؟ پس به اینجا بروید و در سایت 12ceo، متن کامل را بخوانید. حتماً خوشتان خواهد آمد...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۱
عیسی محمدی


هفت هشت روزی نخواهم بود. مهمان خاندان اهل بیت علیهم السلام، در عراق هستیم؛ نجف، کربلا، بین الحرمین، کاظمین و ...

ان شاء الله که برگردیم، با قدرت این پایگاه موفقیتی را ادامه خواهم داد.

حلال بفرمایید

همه قبل از این، در حین این و بعد از این بینندگان این درگاه مجازی

راستش از سرزمین غربت می ترسم

اما وقتی به این فکر می کنم که مهمان حضرت امیر علیه السلام هستیم

ترسی دیگر ندارم

یاحق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۶:۳۱
عیسی محمدی

یکی از دوستان با اسماعیل امینی، نویسنده و طنزپرداز، مصاحبه کرده است. پرسیده مشکل کتابخوانی جوانان ما چیست، خیلی جدی گفته است که دانشگاه های ما؛ همه دانشگاه ها باید تعطیل بشوند و تنها چند تا دانشگاه درست و حسابی بماند برای پنج الی ده درصد از مردم که واقعاً مناسب این کار هستند. اگر این اتفاق بیفتد، مطالعه مردم هم درست خواهد شد.

 

باید به این کلام امینی، این را هم اضافه کرد که اگر این همه دانشگاه جمع بشود، مشکل اشتغال جوانان هم قطعاً حل خواهد شد. به قول دکتر علی شاه حسینی، کارآفرین و دکترای مدیریت، واقعاً این همه فوق لیسانس برای چی می گیرند، برای بیکاری؟ می گفت اگر می خواهید بیکار بشوید، بروید و فوق لیسانس بگیرید.

 

طرف شال و کلاه می کند، می رود دانشگاه، بعد انتظاراتش زیاد می شود، دیگر خدا را بنده نیست. بعدتر که می فهمد توی جامعه و بازار از این خبرها نیست، چند سال از وقتش را هدر داده و ... . اگر وقتی را که به دانشگاه و انتظارات بیجا اختصاص داده بود، به یاد گرفتن یک حرفه و مهارت اختصاص داده بود، به نظر شما بهتر نبود؟ قطعاً خیلی خیلی خیلی بهتر بود.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۷:۴۸
عیسی محمدی

او را ناپلئون هیل ایران می دانم؛ سالهاست که دارد علت و علل موفقیت افراد موفق و فوق موفق را کشف می کند؛ درست همان کاری که ناپلئون هیل در آمریکای چند دهه پیش کرد.

 

حالا با این که هم سن و سال هستیم، به قول معروف کوله باری از تجربه و رزومه را پشت سر خودش دارد؛ از کتاب هایی که نوشته است، از انجمن هایی که راه انداخته است و از مجلات و نشریاتی که با موضوع کارآفرینی و امثالهم به چاپ رسانیده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۳۸
عیسی محمدی