اصول موفقیت در این بلبشو؟ وسط این همه گرفتاری؟
همین چند هفته پیش در توئیتر با کسی بحثمان شد. درباره اینکه اصول موفقیت کلاهبرداری است. البته هر کسی نظری دارد. گروهی معتقدند کلاهبرداری است، گروهی هم معتقدند که نه. من جزو گروه دوم هستم. ضمن اینکه نباید فراموش کرد سوء استفادهکنندگان در هر حوزهای هستند؛ اعم از حوزه ادبیات موفقیت یا حوزه طلافروشی یا صنف پوشاک و ... . پس جدا از اینکه سوء استفاده در همه جا هست، نمیشود ادعا کرد که ذات اصول موفقیت چیز به درد نخوری است.
حقیقت امر تا چند روزی پکر بودم. با خودم میگفتم چرا هم باید به مردم اصول موفقیت را آموزش بدهیم، هم حرف بشنویم. تازه منی که بابت این آموزشها پولی هم نمیگیرم و هر چه بوده، یا مقالاتی در مجله موفقیت و دیگر روزنامهها و مجلات بوده؛ یا در وبلاگ و تلگرام و توئیتر و ... . حتی به این فکر کردم که اصلا این اصول مگر به دردی هم میخورد؟ الان مگر مردم در این وضعیت به این جور چیزها نیاز دارند؟
تا این که یکی، دو هفته پیش جرقهای در ذهنم زده شد:
اگر اصول موفقیت و توسعه فردی و مدیریت ذهن، در شرایط بحرانی به درد نخورد
پس کی قرار است به درد بخورد؟
و اساساً آیا در شرایط بحرانی، چیزی بهتر از اینها هم هست که به درد ما بخورد؟
دیدم که انصافاً چنین است. در همین شرایط بحرانی است که این اصول موفقیت باید به داد مردم برسد و چیزهایی برای ارائه داشته باشد؛ چرا که باید بر بحرانها و موانع و ... غلبه کنیم. و آیا مگر اصول موفقیت جز این است؟ ک هبرویم و بر موانع غلبه کنیم و به هدفمان برسیم؟
بله، به نگاه جدیدی درباره اصول موفقیت رسیدم؛ اینکه چنین ادبیات و فرهنگی صرفاً برای روزگاران خوشخوشانمان نیست؛ بلکه دقیقاً برای روزگار گرفتاری و بحران و دردسر ماست؛ تا ما را از این پهنه عبور دهد.
این بود دریافت من.
----------------------------------------------------------------------