موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

هدف پشت هدف
هدفگذاری و روش های آن، جزو بزرگترین راه های موفقیت هستند. کسانی که هدفی ندارند، مثل بادبادکی سرگردان می مانند که نخش پاره شده و توسط بادهای سرگردان، این طرف و آن طرف می رود. تا وقتی که هدفی نداشته باشید، نمی توانید از امکانات درونی تان هم استفاده کنید و مدام، بازیچه تفکرات و اهداف اطرافیان خود خواهید شد. اما بدانید که برای هدفگذاری، راه و روش هایی وجود دارد. هدف، باید قابل اندازه گیری، کاملاً مشخص، حد متعادل بلندپروازی و دست یافتنی بودن و ... باشد. هدفها، حتماً باید یادداشت شوند؛ حتما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۴۵
عیسی محمدی

جایی برای منفی ها نگذارید
ذهن شما، ظرفی است که در آن، نمی توانید در یک لحظه، آب گرم و سرد نگه دارید. تفکرات مثبت شما، نقش آب گرم را باز می کنند و تفکرات منفی، نقش آب سرد. نگاهی اینچنینی به ذهن خودتان داشته باشید. در نتیجه، برای زندگی مثبتی داشتن، چه کار باید بکنید؟ کار ساده ای است: باید ذهن خودتان را، لبریز از آب گرم کنید تا اصلا فضایی برای منفی باقی نماند. البته در ابتدا، سخت است، ولی این کار را، کم کم و آرام آرام شروع کنید. توی اتوبوس، تاکسی، مترو، مهمانی و ...، سعی کنید فکرهای مثبت را، به طور عمدی وارد ذهن تان کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

تصمیم هایی به سختی سنگ
زندگی، حاصل جمع تصمیم های ماست.  چرا بعضی ها موفق ترند؟ چون جنس تصمیم های این گروه، از سیمان و آهن و ... است. ناموفق ها، تصمیم های مختلفی می گیرند، اما تصمیم هایشان، به سستی آب و ماسه است، سریع رنگ می بازد. با خودتان عهد ببندید که به جای غصه گذشته را خوردن، به فرمایش حضرت امیر علیه السلام، با تصمیمی راسخ، به جبران آنها برخیزید. تصمیم گرفتن، هیچ خرجی ندارد؛ اما این تصمیم ها، باید به سختی سنگ و غیرقابل تغییر باشند. درست مثل نوشته ای که روی سیمان می نویسید و بعد از سفت شدن سیمان، دیگر غیرقابل تغییر است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۰۶
عیسی محمدی

باورهایتان را بسازید
از مهمترین پایه های موفقیت، باورها هستند. اگر شما باور داشته باشید که پشتکار، همیشه جواب می دهد، در نتیجه انسان پرتلاشی خواهید بود. اما اگر باور داشته باشید که جهان، جای ناعادلانه ای است و تلاش ما، راه به جایی نخواهد برد، در نتیجه کرخت و بی تلاش خواهید شد. باورها، تنظیم کننده حرکت یا عدم حرکت ما هستند. خبر خوب اینکه، باورها ساختنی هستند و می توانید برای خودتان، باورهایی بسازید که حرکت زا و موفقیت آفرین باشند. مثلاً: باور به این که جهان به تلاش و لیاقت ما پاداش می دهد نه نیاز ما؛ باور به این که کسی دلسوزتر از خود ما به خود ما نیست و ... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۰۵
عیسی محمدی

سان تزو، استراتژیست معتبر چینی در دو هزار و پانصد سال پیش، جمله باشکوهی گفت بدین قرار که: انجام یک عملیات موفق، بدون ابتکار ممکن است، ولی بدون سرعت عمل خارق العاده، هرگز.

 

امروزه، خیلی ها برای شروع کردن یک کسب و کار، پروژه یا طرح جدید، منتظر یک ابتکار و نوآوری خاصی هستند. البته که اگر این ابتکار و نوآوری خاص وجود داشته باشد و به وجود بیاید، بسیار بسیار بهتر است. اما همه چیز را نباید معطوف به این نوآوری و ابتکار کرد.

 

گاهی وقت ها، تکرار همان فرمول های قدیمی و همیشگی، می تواند ما را به موفقیت برساند؛ منوط بر این که سریع انجام شود. فکر می کنید این هم کاسب که در بازار دارند کار می کنند و نان شان را هم از این راه در می آورند، واقعاً نوآوری خاصی دارند؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۱
عیسی محمدی

ایمانت را تقویت کن
می گویند که ایمان، حتی می تواند کوه ها را جابه جا کند؛ چیزی که برای موفقیت، لازمش دارید. از کجا می آید؟ از تجربه های گذشته، محیط اطراف و نیز، مطالعات و شنیده ها و دیده های شما. آنتونی رابینز، ایمان را میزی می داند که پایه های زیادی دارد. هرچقدر شما در تجربه و محیط اطراف و اندوخته ها و مطالعات خودتان، نمونه ها و نشانه های بیشتری از توانستن و موفقیت داشته باشید، پایه های این میز بیشتر و بیشتر خواهد شد. پس موفقیت های گذشته خودتان را مدام به یاد خودتان بیاورید، زندگینامه موفق ها را مطالعه کنید و دور و بر خودتان را، از انسان های موفق پر کنید، در این صورت ایمان شما، خود به خود افزایش خواهد یافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۳
عیسی محمدی

فقط همین امروز، فقط!
باشنل، موسس آتاری، می گوید «بسیاری از مردم، ایده های مختلفی دارند. اما تعداد کمی از آنها هستند که همین امروز – و نه فردا و نه هفته آینده- تصمیم می گیرند کاری در مورد این ایده ها انجام دهند. آنها فقط امروز تصمیم گیری می کنند.» متأسفانه سهل انگاری و امروز و فردا کردن، ضررهای روانی و موفقیتی و مالی زیادی دارد به شما وارد می کند.
تصمیم بگیرید که اگر ایده و هدف مهمی داشتید، همین امروز برایش، کاری مهم انجام دهید. آینده، حاصل جمع همین امروزهای قاطع ماست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۷
عیسی محمدی

فرمول طلایی موفقیت
آنتونی رابینز، یک فرمول خوب برای موفقیت دارد:
1. مشخص کنید چه می خواهید، 2. مشخص کنید چه کارهایی برای رسیدن به آن باید انجام شود، 3.کارها را انجام دهید، 4.نتیجه را بررسی کنید، اگر به هدف نزدیکتر نشدید، اصلاح کنید، کارهای جدیدتری انجام بدهید، در نحوه انجام دادن تان تجدیدنظر کنید، 5. این چند مرحله را، مدام تکرار کنید، خسته نشوید. 
این فرمول چند مرحله ای، بسیار قدرتمند عمل می کند. یادتان باشد، موفقیت، با سادگی، ولی استمرار به دست می آید؛ دنبال فرمول های پیچیده نباشید. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

لطفاً ناقص نباشید
موفقیت= انگیزه + توانایی.
این را جایی بنویسید، همیشه پیش چشمتان باشد. کسانی که فقط دوست دارند به خودشان تلقین کنند که موفقند، انسان موفقی نیستند. کسانی هم که فقط تجسم موفقیت می کنند، شامل چنین قاعده ای هستند.
کسانی هم که فقط تخصص و توانایی به دست می آورند نیز چنین اند. این دو، باید کنار هم بنشیند. بدون هیچ کدام، موفقیت ناقص است. هم به خودتان انگیزه مثبت بدهید، تجسم موفقیت را داشته باشید؛ هم دنبال کسب توانایی و تخصص و کلاس های مرتبط با کار و هدف تان باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۴۷
عیسی محمدی

لباس آهنین یادتان نرود!
وقتی که در مسیر موفقیت شروع به حرکت می کنید، بخشی از دوستان و آشنایان و اطرافیان و همکاران شما، شروع به گفتن حرف های ناامید کننده خواهند زد. آنها دوست ندارند موفق باشند، به خاطر همین می خواهند شما را، در قلعه خودشان نگه دارند. بدبختی، شراکت را دوست دارد؛ غیرموفق ها، دوست دارند جمع شان، زیاد باشد. شما از این جمع بیرون بزنید. نسبت به این حرف ها و نقدها و منفی بافی ها، با هر توجیه و لباسی و از سوی هر کسی که باشد، روئین تن شوید؛ با سپری از بی تفاوتی و بی توجهی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۳۶
عیسی محمدی

برای این که یک مدیر فوق العاده باشید، اول باید بدانید که مدیران فوق العاده، چه کار کرده و چه رفتارهایی را، بیشتر از دیگر رفتارها، تکرار می کنند.

پس بد نیست بدانید که همه مدیران موفق، سه گرایش دارند،
-    اول این که نتیجه گرا هستند:
شدیداً روی به نتیجه رساندن کار و درست انجام دادن آن تمرکز می کنند.

-    دوم این که راه حل گرا هستند:
به جای این که به فکر بهانه اوردن و مقصر دانستن دیگران باشند، تمام مدت روی پیدا کردن راه حل برای موانع و سدهایی که پیش می آیند، تمرکز می کنند.

-    سوم این که شدیداً عملگرا هستند:
دائماً در حال حرکت هستند. با این طرف و آن طرف پرسه زدن و با نگه داشتن دست شان روی نبض قسمت یا شرکت شان، مدیریت می کنند.

برگرفته از کتاب:
21 روش عالی برای این که یک مدیر برجسته باشید
برایان تریسی/ ترجمه افشین ابراهیمی/ انتشارات نسل نواندیش

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۳
عیسی محمدی

موفق کیست؟
از جالب ترین تعریف ها درباره فرد موفق، تعریف آیت الله العظمی مکارم شیرازی است، «کسی که از کوتاه‌ترین راه و کمترین هزینه به اهدافش می‌رسد، موفق است... موفق واقعی کسی است که به اهداف والایی برسد؛ این اهداف والا در هر جمعیتی تفسیر متفاوتی می‌شود.»
برای موفقیت، باید هدف هم داشته باشید. هدف ها، باید انسانی، به نفع خود و دیگران، کاملاً روشن و جزئی، زماندار و نیز، قابل اندازه گیری باشند. نباید کلی و دست نیافتنی باشند. هدف بعدی، باید کمی از هدف قبلی شما، بالاتر باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۱
عیسی محمدی

موفقیت چیست؟
تعریف از موفقیت، تا دلتان بخواهد فراوان است. درگیر تعریف نشوید؛ توی جامعه مشخص است که موفقیت چیست، چه کسی موفق است، چه کسی نیست. فقط یک توصیه: همه موفقیت ها را، در پول خلاصه نکنید؛ آسیبی که امروزه خیلی ها را درگیر خودش کرده. پول هم مهم است؛ اما همه ماجرا نیست. در یکی از تعریف ها آمده است که، «موفقیت، وجود خارجی ندارد، فقط عده ای، کارها را بهتر از دیگران انجام می دهند.» تعریفی ساده و قدرتمند است؛ سعی کنید کارهایتان را، به نحوی بهتر از دیگران انجام دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۵۰
عیسی محمدی

در یک سازمان و گروه و شرکت که با هدف تجارت و موفقیت تجاری پا به عرصه وجود نهاده است، به نظرتان مهمترین اصل و رویکرد چیست؟

البته می شود اصول و رویکردهای مختلفی را رو کرد و درباره شان، حرف ها زد. هر کسی هم، بر اساس مدل تربیتی خودش، اصول و رویکردهایی را بر می شمرد. اما من یکی که معتقدم، مهمترین اصل یک شرکت و تیم و سازمان، اصل و رویکرد انضباط فردی و گروهی در آن است.

یعنی چه؟ در تعریف انضباط گفته اند که انجام کارهایی که «باید» انجام شوند؛ خلاص. البته این، نظر شخصی بنده نیست؛ اصلی است که از الکس فرگوسن گرفته ام؛ مربی جاودانه منچستر یونایتد. او در جایی، گفته بود که در یکی از فصل های فوتبال جزیره، آنها چند امتیاز از تیم رقیب خودشان جلو بودند. اما به واسطه درگیری اریک کانتونا با یکی از هواداران، این ستاره شیاطین سرخ، حذف شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

امروز یاد گرفتم که باید، برای خودم ابرقدرت چیزی یا کاری یا مهارتی باشم. یاد گرفتم که من، نمی توانم همه کارها را، انجام بدهم؛ این ناممکن است. اما می توانم هر کاری را انجام بدهم؛ این ممکن است. هرچقدر تمرکزم را شدیدتر و محدودتر کنم، می توانم زودتر ابرقدرت مهارت و حوزه خاص خودم شوم؛ هرچقدر هم که این حوزه و کار و مهارت، از نگاه و نظر دیگران، ناچیز و نامقدار باشد. اما زمان و گذر زمان، همه چیز را به همه کس ثابت خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۱
عیسی محمدی

دکتر استفان کاوی، نویسنده کتاب های خودشکوفایی و کتاب معروف هفت عادت مردمان موثر، درباره عزت نفس، نکته جالبی در کتابش مطرح می کند.

این پژوهشگر و متفکر، دو راه فوق العاده را برای افزایش عزت نفس درونی تان پیشنهاد می کند:
-    هدف هایی داشته باشید و به آنها برسید.
-    وعده ها و قول هایی با خودتان داشته باشید و به آنها عمل کنید.

وقتی که هدفی دارید، صبح با انرژی بیشتری از خواب بیدار می شوید و می دانید که دارید کجا می روید که قصه های خودش را دارد. اما شاید در مورد تعهدات و قول هایی که به خودتان می دهید، کمتر بدانید. به قول این نویسنده، وقتی به خودتان قول می دهید که مثلاً صبح زود بیدار شده و زود سر کارتان بروید و هر روز به این قول خود وفا می کنید، در این صورت، احساس حرمت درونی بالایی به شما دست خواهد داد؛ احساس احترام درونی ای که خودتان به خوبی حسش خواهید کرد. اگر با هدف داشتن مشکل دارید، دست کم قول هایی به خودتان بدهید و به آنها وفا کنید؛ این طوری عزت نفس تان زنده خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی


در اینجا، قصد دارم یکی از ساده ترین راه های موفق شدن و رسیدن به موفقیت را برایتان توصیف کنم. لابد شما هم دوست دارید در کار و شغل و زندگی و ... خودتان موفق بشوید و پیشرفت داشته باشید و جزو قله ها باشید، نه؟ راهش اینجاست، چیزی که خیلی ساده برایتان نقل می کنم و فقط، باید اجرایش کنید.

شما در چه حوزه ای کار می کنید؟ هر حوزه ای. در این حوزه ای که کار می کنید، آدم های موفقی که می شناسید، چه کارهایی انجام می دهند؟ مثلاً چه ساعتی سر کار می آیند، چطور کار می کنند، چطور با دیگران ارتباط می گیرند، چقدر کتاب و اطلاعات به مغزشان وارد می کنند، چند ساعت در روز کار می کنند و .... بروید و از موفق های حوزه و شغل تان اینها را بپرسید؛ که چه کارهایی کرده اند که موفق شده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۵
عیسی محمدی

برایان تریسی، معتقد است که در درون هر کدام از ماها، دریایی از خلاقیت و توانمندی و نبوغ پنهان است. اما برای دسترسی به این ذخیره پنهان، چه باید کرد؟ او در یکی از کتاب هایش، سه راه را برای دسترسی به این نبوغ خفته، مطرح می کند:

 

-          هدف هایی که به شدت خواستار رسیدن به آنها باشید

-          مشکلات حاد و مبرم

-          سئوال های متمرکز

 

در مورد هدف ها، که البته حرفی برای گفتن نیست و خودتان از اهمیت آنها باخبرید. اما در مورد مشکلات، بد نیست گفتار اویاما، بزرگترین رزمی کار چند سده اخیر را بخوانید که معتقد است: عبور از هر مشکل و مانع، قدرتی جدید به شما می بخشد. زین پس، به مشکلاتی که پیش روی شما قرار می گیرند، به عنوان تمرینی برای قدرتمند کردن خودتان نگاه کنید؛ با همین نگاه ساده، باعث می شوید که نبوغ شما، بیدار شود.

 

در مورد سئوالات متمرکز نیز، آنتونی رابینز معتقد است که سئوالات، یکی از بهترین راه های تغییر توجه به سمت و سویی است که می خواهید. دنبال کانون توجه مثبت و کارگشا هستید؟ پس سئوالات مثبت و کارگشا و راه حلی بپرسید؛ مثل این که چطور می توانم درآمدم را دو برابر کنم؟ چطور می توانم کارایی ام را سه برابر کنم؟ چطور می توانم با حفظ ساعت کاری فعلی، نتیجه کارم را پنج برابر کنم؟ و ...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

مداومت، مداومت و باز هم مداومت. ناپلئون هیل، در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، فصلی را به ابرام و پایداری و مداومت اختصاص داده است. کتاب او حالا جزو کلاسیک ترین کتاب هایی است که در حوزه موفقیت مطرح است.

هیل، درباره مداومت بسیار بسیار توصیه می کند. البته این حقیقت را هم می داند که بیشتر مردم، اهل مداومت نیستند. او، سفارش می کند که برای عادت کردن به مداومت، باید چهار کار را انجام بدهید.

1.    هدف مشخص و یادداشت شده ای داشته باشید؛ هدفی که اشتیاقی سوزان را در شما بیدار کرده باشد؛ اشتیاقی که هیچ چیز نمی تواند خاموشش کند.

2.    این، کفایت نمی کند؛ بلکه باید برنامه ای مشخص داشته باشید. برنامه ای مستمر، پیوسته، آهسته و آرام با ریتم یکسان و بدون مانع و خلل. برنامه ای که می گوید هر روز و هر هفته باید چه کار کنید.

3.    باید ذهنی بسته و گاردگرفته در برابر همه منفی ها و پیشنهادهای منفی و ... داشته باشید. بخصوص زیاد مراقب اطرافیان خود و دوستان تان باشید؛ چون مدام ادای دلسوزها را در می آورند و به شما انرژی منفی می دهند.

4.    دور و بر خودتان را، از همکاران واجد شرایطی که با شما هم اشتیاق و هم هدف هستند، پر کنید تا انرژی دو چندان بگیرید.

حضرت علی علیه السلام نیز در اهمیت مداومت، می فرماید که نزد خدا هیچ عملی دوست داشتنی تر از عملی که مداوم باشد، نیست؛ و نیز این که عمل کوچکی که مداوم باشد، بهتر از عمل بزرگی است که منقطع و غیرمداوم باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۷
عیسی محمدی

تمرکز روی «توانایی های ویژه»، جزو بهترین کارهایی است که می تواند پیشرفت شما را، چند برابر کند. اما این توانایی های ویژه چی هستند؟

توانایی های ویژه، کارها و مهارت هایی هستند که،
-    شما به راحتی انجام شان می دهید، و آنقدر برای شما طبیعی است که فکر می کنید همه می توانند انجام شان بدهند و انجامش، کار سختی نیست. اما این طور نیست؛ چون شما طبیعی و راحت انجامش می دهید، دلیل بر این نیست که دیگران هم راحت و طبیعی انجامش می دهند.
-    یادگیری شما در این کارها و مهارت ها بسیار بالاست. مثل آب خوردن یاد می گیرید.
-    اصلاً ناخودآگاه، به سمت این کارها و مهارت ها کشش دارید؛ بدون این که کسی وادارتان کند، انجام شان می دهید، آن هم در سطحی بالا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۳
عیسی محمدی

یکی از بهترین و ساده ترین راه های افزایش بهره وری کاری شما در هر کجایی که کار می کنید، محاسبه نرخ ساعتی شماست.

مثلاً شما تصمیم گرفته اید که در ماه، سه میلیون تومان درآمد داشته باشید. در هفته چقدر کار می کنید؟ در ماه چقدر؟ اگر روزی ده ساعت مفید کار کنید، می شود در ماه، نزدیک 240 ساعت. سه میلیون، تقسیم بر 240 چقدر می شود؟ می شود 12500 تومان. یعنی شما در هر ساعتی، باید 12500 تومان به دست بیاورید.

حالا که دارید کار می کنید، حساب کنید که در ساعتی که گذشته، این مقدار در آورده اید؟ البته این تقسیم بندی، به مفهوم پول پرستی شما نیست؛ بلکه به معنای متمرکز بودن شما خواهد بود و بازدهی و کارایی شما.

در این صورت، می دانید که یک ساعت ول چرخی در اینترنت و وب، 12500 تومان به شما صدمه مالی می زند. یک ساعت گپ زدن با همکار، 12500 تومان به شما صدمه مالی می زند. هر کار و فعالیت دیگری که این مقدار درآمد را برایتان ایجاد نکند، اگر در ساعت های کاری شما اتفاق بیفتد، برای شما به ازای هر ساعت، 12500 تومان خسارت مالی در پیش خواهد داشت.

حالا من گفتم ده ساعت کار روزانه، شما می توانید هشت ساعت  کار روزانه را در نظر بگیرید و پنج یا شش روز کار در هفته را و درآمد مورد نظر را، تقسیم بر این مقدار کنید. در ضمن، در ساعت های خارج از ساعت های کاری هم، این اصل صادق نیست؛ چون در آنجا موضوع سلامت و خانواده و روح و روان شما مطرح است و ماجراهای دیگری مطرح می شود.

با محاسبه نرخ ساعتی خود، سعی کنید روزانه خودتان را به شدت متمرکز کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۹
عیسی محمدی

این جمله ها را هم، از سایت راویان برایتان استخراج کرده ام. خودم وقت هایی که خسته می شوم، سراغ چنین گفته هایی می روم و کمی جان می گیرم. این گفته ها درباره بلاغت و سخنرانی است. امید که به کارتان بیاید.

-    اگر می‌خواهی جرقۀ چیزی را در وجود دیگران به وجود بیاوری،‌ باید آن موضوع درون خودت را سوزانده باشد/ آوگوستینوس، آورلیوس اسقف رمی
-    خدایا مرا از ذکر تمام جزئیات برحذر دار و کاری کن که فوراً به اصل موضوع بپردازم/ آویلا، ترزیا فون راهبه اسپانیایی
-    معمولاً زیباترین طرز بیان، ساده‌ترین نوع آن است/ اسمیت، آدام فیلسوف اسکاتلندی
-    بلاغت = منطق پیچیده شده در شعله‌های آتش/ بیچر، لیمن کشیش آمریکایی
-    اگر کسی نمی‌تواند ساده و واضح صحبت کند، باید ساکت شود و تا زمانی روی موضوع کار کند که بتواند آن را به خوبی بیان کند/ پوپر، کارل ریموند فیلسوف انگلیسی
-    اگر مسأله را حس نکنید، آن را درست بر زبان نخواهید آورد،/ اگر سخن شما / با پشتکار زیاد، / از روح خارج نشود/ قلب تمام شنوندگان را به دست نمی‌آورید/ گوته، یوهان وولفانگ فون شاعر آلمانی
-    هیچ چیز مانند هنر بلاغت، ضامن موفقیت نیست/ ناشناس
-    این مرد می‌تواند، با بلاغت خود یک سگ را متقاعد کند که استخوان خود را به او بدهد/ناشناس
-    به طور کلی کسی که با داشتن صراحت یکسان، سریع‌تر از رقیب خود صحبت کند، ‌امتیازی نسبت به او دارد. چرا که در یک زمان مشخص، افراد بیشتری را جلب خود می‌کند/ کلایست، هاینریش فون ادیب آلمانی
-    هیچ معجزه‌ای بزرگ‌تر از یک کلمۀ به درستی انتخاب شده وجود ندارد/ هول، لودویگ نویسنده سوئیسی
-    کسی که می‌خواهد خوب حرف بزند،‌ باید اول بتواند خوب فکر کند/ از ایتالیا
-    حرف بزن، اما موجز و واضح بگو/ دانته آلیگیری ادیب ایتالیایی
-    چیزی که در موردش حرف زده نشود،‌ اتفاق نیفتاده است. این فقط کلمه است که به چیزها واقعیت می‌بخشد/ وایلد، اسکار نویسند ایرلندی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

شاید برای شما هم خیلی پیش می اید که دوست دارید بدون فکر قبلی و فی البداهه، کلمات روی زبان شما سر بخورند و خیلی صحبت کنید. برای این کار، و برای این که سلطان واژه ها باشید و بتوانید بدون فکر قبلی، خوب صحبت کنید، چند تمرین پیشنهاد می کنم:

-    تمرین اول
در یک محیط خلوت قرار بگیرید. تصمیم بگیرید که درباره یک موضوع صحبت کنید؛ فرقی نمی کند چه باشد؛ فقط این که نباید موضوع مورد تخصص شما باشد. سفارش می کنند که می توانید لغت نامه را باز کنید و یکی از لغات را انتخاب کنید، به طور تصادفی. سپس شروع کنید درباره اش، با طمأنینه و آرام صحبت کردن. سه، چهار دقیقه هم تمرین کنید، خوب است.

-    تمرین دوم:
طی گفتگوهای روزانه خودتان، سعی کنید تکیه کلام های آوایی و لغتی و واژگانی را حذف کنید. برای این کار، نیازمند تمرکز و توجه هستید. هر گفتگوی روزمره، می تواند یک تمرین برای شما باشد. جمله ها را کامل و آرام ادا کنید. از تکیه کلام های مرسوم روزمره که مد می شود هم بپرهیزید. کاملاً بدون تکیه کلام صحبت کنید (منظور از تکیه کلام های آوایی، آ و ای و اوم است که وسط گفتار و وقتی که می خواهید فکر کنید به کار می برید، منظور از تکیه کلام های واژگانی هم تمرکز و تکرار یک لغت است بیش از حد مورد نیاز، مثلاً کلمه خب بعد از هر جمله)

-    تمرین سوم:
مطالعه زیادی داشته باشید. سایت ها، روزنامه ها، کتاب ها و ... را بسیار بخوانید تا همیشه، هم واژگان و هم موضوع برای صحبت داشته باشید. وقت های بیکاری را، به مطالعه بگذرانید. این، یکی از بهترین تمرین های بیان است؛ خاصه برای گفتار فی البداهه. مطالعه ادبی را هم در دستور کار بگذارید.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۹
عیسی محمدی

یکی از اشتباهاتی که برخی، در شروع تمرینات سخنوری خود یا سخنرانی های ابتدایی شان مرتکب می شوند، حفظ کردن متن سخنرانی است. البته همه ما، معتقدیم که آمادگی قبل از سخنرانی، فوق العاده می تواند در موفقیت شما تأثیرگذار باشد. اما این آمادگی، یعنی چه؟ یعنی که متن نطق و سخنرانی و ارائه خودمان را، واژه به واژه حفظ کنیم؟ این، یک اشتباه بزرگ است.

ابتدا بگذارید تکلیف مان را با آماده کردن نطق و متن سخنرانی مشخص کنیم: آماده کردن، یعنی این که بدانیم قرار است درباره چه چیزی صحبت کنیم، در چند زیرشاخه که معمولاً بیشتر از سه تا نیست؛ و چه آمارها و مثال ها و موردهایی را باید ذکر کنیم؛ همین. آماده کردن نطق، به هیچ وجه به معنای حفظ لغت به لغت آن نیست. 

چرا نباید نطق را لغت به لغت حفظ کنیم؟ چون که، بین سخنرانی فشار روانی وارد شده بر شما، باعث می شود که از یادتان برود. دوم این که، باعث می شود نطق شما مرده از آب در آید و طراوت و تازگی نداشته باشد. سوم این که، شما از ارتباط مستقیم با مخاطبان خود عاجز می شوید.

راه چاره این است: از نظر محتوایی خودتان را آماده کنید و بدانید چه می خواهید بگویید، با کلام روزمره خودتان این محتوا را ارائه کنید و بگذارید که واژگان تازه و فکر نشده بر زبان شما جاری شوند، درست مثل تئاتر خیابانی، هر اتفاقی را یک نعمت و بخشی از سخنرانی خودتان بدانید تا نطق شما، زنده زنده زنده از آن در آید؛ مثلاً گریه یک کودک یا عطسه یک مخاطب را، پله ای کنید برای ارائه بخش بعدی سخنرانی تان و با آن شوخی کنید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۰۲
عیسی محمدی

برایان تریسی در کتاب پیروزی خود، از اصل اقتصاد صحبت می کند. یعنی چه؟ یعنی، بین هزینه ای که می کنید با دستاوردی که به دست می آورید، باید یک نسبت و هماهنگی ای وجود داشته باشد. یعنی چه؟ همان کارایی خودمان می شود: باید کمترین هزینه، به بالاترین کیفیت ممکن برسیم. موفقیت، بسیار بسیار خوب است؛ اما سئوال اصلی اینجاست که دارید به چه بهایی، این موفقیت را به دست می آورید؟ اگر اینقدر انرژی و پول و زمان برای به دست آوردن موفقیت مورد نظر صرف کنید، نتیجه اش می شود این که دیگر جانی و توانی در شما باقی نمی ماند برای حفظ و توسعه این موفقیت. در نتیجه، با اولین مانع بعدی، از بین خواهید رفت.


پس، بدانید که هر موفقیتی، ارزش ندارد؛ موفقیتی ارزش دارد که برای به دست آوردن آن از اصل اقتصاد پیروی کنید؛ یعنی با کمترین هزینه ممکن، به بالاترین دستاورد ممکن برسید؛ غیر از این اگر باشد، موفقیت در سال های آینده، برای شما تبدیل به یک کاهنده انرژی و اعصاب و توان خواهد شد. سعی کنید با کمترین انرژی ممکن، موفقیت های خود را دشت کنید؛ هرچقدر انرژی صرف شده بالاتر برود، تعادل شما بیشتر به هم خواهد خورد و پایداری موفقیت های شما، کمتر خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۳۲
عیسی محمدی