موفقیت و شکست کاری چقدر به ما نزدیک است؟
لطفا سرتان را پایین بیندازید. نگاهی به کفشهایتان بیندازید. بندهای کفشتان را میبینید؟ (حالا تو را به خدا نیایید بگویید که کفشمان اساسا بند ندارد؛ در مثل مناقشهای نیست). چقدر این بندهای کفش به شما نزدیک هستند؟
موفقیت و شکست کاری هم به همین اندازه به شما نزدیک هستند. جا خوردید؟
بیشتر ما فکر میکنید که موفقیتها و شکستها خیلی از ما فاصله دارند و به همین دلیل حال و حوصله کار کردن و سفت و سخت پای کارها و پروژهها ایستادن و ... را نداریم. در حالی که اگر ذهن و نگرش ما چنین تغییرشکل بدهد که:
ببین پسر! موفقیت و شکست تو حتی نزدیکتر از این بندهای کفش تو به تو هستند،
در این صورت همه چیز را خیلی قطعی و فوری و مشخص در نظر میگیریم.
کریشنا مورتی جمله جالبی دارد؛ میگوید وقتی یک حیوان درنده به ما حمله میکند، نه با او مبارزه میکنیم، نه اقناعش میکنیم، نه برنامهریزی میکنیم که باید چه کار کنیم و ...، بدون هیچ برنامه و طرح قبلی، فرار میکنیم و خودمان را به یک جای امن میرسانیم. اگر تصورتان در مورد کارهایی که به شما آسیب میزنند چنین باشد و آنها و اثرات منفیشان را در نقش یک حیوان درنده ببینید و عواقبش را به شدت به شما نشان بدهند، به همین ترتیب از دستشان بدون هیچ فکر قبلی فرار میکنید.
حقیقت امر اینکه در مورد موفقیت چنین چیزی درست است؛
اگر تأثیر هر عمل و رفتار و فکر و پروژه و کارتان را در موفقیت یا شکست کاریتان، اینقدر به خودتان نزدیک ببینید که انگار نزدیکتر از بند کفشها به شما هستند، دیگر وقت تلف نخواهید کرد و هر کاری و پروژهای را به شدت جدی خواهید گرفت.
نکته:
بحث ما در اینجا تغییر نگرش و ذهنیت شماست. شاید حتی این امر منجر به شکست یا موفقیت زودهنگام با متوسطهنگام شما هم نشود، اما همینکه عادت کنید چنین نگرشی داشته باشید، شما را در مسیر موفقیت و دوری از شکست قرار خواهد داد.
کلیدواژههای مرتبط:
تکنیکهای موفقیت در کار
موفقیت شغلی
موفقیت در کار
موفقیت حرفهای
رضایت شغلی
شکست
راههای موفقیت در کار