درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم: جامعه هدف خود را به خوبی میشناسند
درسهایی که از فروشندگان مترو آموختم:
این روزها داخل مترو که راه میروید، انگار داخل مترو نیستید؛ انگار داخل یک جمعهبازار هستید. این روزها حتی داخل قطارهای مترو که هستید، گاهی حس این را دارید که یک جمعهبازار دارد حرکت میکند روی ریلها. با این وجود، حتی از این دستفروشهای نازنین نیز میتوان درسها یاد گرفت. بخشی از این درسها را با شما نازنینان به اشتراک میگذاریم.
درس دوم: مخاطب شناسی خوبی دارند
بخشی از فروشندگان باذوق مترو، معمولاً مخاطبشناسی و خلاقیت خوبی دارند. آنها همچنین مشتریمداری جالبی هم دارند. مثل اینکه جدیداً کارتخوان هم با خودشان همراه میکنند. چرا؟ چون بخشی از خریداران میگفتند که ما پول نداریم. پس فروشندگان هم رفتند و مشکل را حل کردند. هرچند ممکن است در برخی موارد استفاده از کارتخوانهای سیار کار خطرناکی باشد، ولی به هر حال این کار را کردهاند. به همین دلیل کسی راه دررو ندارد و باید از آنها خرید کند.
برخی از فروشندگان نیز قصهگویان و سرگرمکنندگان خوبی هستند. حسابی دیگران را میخندانند و سرگرم میکنند. برخی نیز سعی میکنند با مقایسه قیمتها، به مخاطبان خود ثابت کنند که دارند از این خرید سود میکنند. بعضیها هم که همانجا محصول و خدمات خودشان را به معرض اجرا و تماشا میگذارند تا دقیقاً بدانید چی دارید میخرید.
---------------------------------------------------------------------------------------