آیا موفقیت و اصول آن، به نفع پولدارها طراحی شده؟
چند روز پیش با یکی از دوستان نادیده ولی اهل مطالعه و بسیار قابل احترامم، بحثی داشتیم درباره اینکه گسترش مفاهیمی مثل سختکوشی و موفقیت و ...، تنها تحمیق عموم جامعه است. پرسیدم چرا؟ گفت چون منافع آن فقط به ثروتمندان و طبقه حاکم جامعه میرسد. گفتم این مسأله حتی برای یک نویسنده هم رایج است؛ اگر بخواهد نویسنده خوبی بشود باید سختکوش باشد؛ پس همه بحث رساندن منفعت به دیگران نیست.
البته در این بحثی نیست که زمانی در آمریکا، مفاهیم روانشناسی موفقیت و توسعه فردی و ... راه افتاد چون برای رشد جامعه و ثروتمندان و طبقه حاکم منافعی داشت؛ چون کمی آن حس اعتراض مردم را کنترل میکرد. در اینها هیچ بحثی نیست و چه بسا درست باشند. حتی دانش روانشناسی اجتماعی، از جایی شروع به رشد کرد که یافتههای آن در کارخانهها به شدت به درد میخورد.
اما اینکه کسانی از مفهوم یا مفاهیمی سوء استفاده کنند، باعث نفی آن مفهوم نمیشود. مشکل از کسانی است که سوءاستفاده کردهاند؛ نه از خود این مفهوم. اتفاقاً چون این مفهوم مهم بوده، آمدهاند سراغش.
چرا سرقت طلا اینقدر زیاد است؟ چون طلا مهم است. در حوزه مفاهیم مرتبط با موفقیت و پشتکار و سختکوشی هم چنین است. اساساً این مفاهیم از دیرباز و عصر کهن وجود داشتهاند و بحث، سوء استفاده سیاسی از آنها نیست.