موقع کار کردن، فکر تعطیل!
نمیدانم کجا این جمله را خواندم که "سرعت عمل کامپیوتر، به این سبب است که موقع کار کردن، فکر نمیکند." البته کامپیوترها، مثل آدمها هوش خلاق نداشته و تنها، کارهایی را که برایشان تعیین شده، انجام میدهند. شاید شبیه دانستن آدمی به کامپیوتر، مثال و شبیهسازی کاملی نباشد. اما مهم، اینجا است که هر دو، اطلاعاتی دارند و طبق فرمانهایی، این اطلاعات را به خدمت خودشان میگیرند.
تجربه این سالهای کار کردن در مجموعههای مختلف و البته در شغلهای مختلف، به من میگوید که بزرگترین علت عقب افتادن کارها و عقبافتادگی شغلی خود ما، این است که موقع کار کردن، حسابی فکر میکنیم. یعنی در اینجا، ما دو رفتار فکر کردن و کار کردن را داریم که میشود آنها را به دو برنامه سنگین شبیه دانست. راز سرعت عملکرد، در این است که این برنامهها، همزمان با یکدیگر، باز نباشند؛ چون دستگاه مغزمان هنگ کرده و کلا بازده عملکردمان پایین میآید.
یعنی موقع کار کردن، فکر تعطیل؟ البته به این شدت هم که نه. هنگام کار کردن، ما نیاز به نوعی از فکر کردن داریم؛ ولی با این محوریت که چه تکنیکها و رفتارهایی، باعث میشود که کار را بهتر انجام بدهیم و از بین راهحلهای موجود، کدام را انتخاب کنیم. این جور فکرها، تفکرات مبتنی بر راهحل هستند.
اما یک وقت هم هست که شما، درباره اینکه اصلا چرا باید این کار را باید انجام بدهید و چقدر دارید سختی میکشید و اصلا چرا اینجا هستید، فکر میکنید. به عبارت دیگر، شما درباره فلسفه و چرایی انجام آن دارید فکر میکنید. در واقع تفکرات مبتنی بر راهحل را، باید بخشی از خود کار به شمار آورد و اصلا نمیتوان آنها را تفکرات مستقلی فرض کرد.
اگر قرار باشد هنگام کار کردن، به این فکر کنیم که ما چرا اینجا هستیم و اصلا چرا باید این کار را انجام بدهیم و دهها چرای دیگر، نتیجهاش میشود به تعویق انداختن کار و در نتیجه، بازدهی کمتر.
در سازمانها و مراکز مختلف، متاسفانه چنین اتفاقی، تبدیل به یک عادت شده است. یعنی وقتی که نوبت به کار میرسد، نیروها به همه چیز فکر میکنند، ولی کار نمیکنند. راهحل رهایی از این وضع، چنین است که زمانهای مشخصی را برای فکر کردن درباره فلسفه کارهایمان داشته باشیم و باقی وقت را، فقط کار کنیم؛ بدون هیچ فکر مستقل اضافهای. درست مثل کامپیوتر: زمانی برای استراحت، زمانی برای بارگذاری اطلاعات و زمانی را هم به اجرای صرف و مطلق برنامههایمان اختصاص دهیم؛ بدون اینکه برنامههایمان، همزان با هم باز باشند.