جملهای را از یکی از بدنسازان بزرگ شنیدم که خیلی دوستش میدارم. میگوید که در بدنسازی، چیزی به اسم تمرینزدگی نداریم. هر چه که هست، تغذیه نامناسبت و عدم استراحت درست است.
به نظرم به غایت جمله خوبی است. این که یک ورزشکار احساس کند از تمرینهای خودش زده شده است، علت دارد. یا انرژی و ویتامین لازم به بدنش نرسیده و سریع خسته میشود. یا اینکه ارزش یک استراحت درست و حسابی را به خوبی درک نمیکند و استراحت و فراغت را، نوعی وقت تلف کردن میداند.
اگر اشتباه نکنم این جمله را هم آرنولد، اسطوره بدنسازی دنیا، گفته است. در یکی از کتابهایش. او گفته که بدنسازی، چهل درصد تغذیه، چهل درصد استراحت و تنها بیست درصد تمرین است. در جایی دیگر هم اشاره میکند که یک بدنساز حرفهای، باید صد در صد خودش را وقف تغذیه و تمرین و استراحت کند تا به موفقیت برسد.
به نظرم این قاعدهها و فرمولها را هم میتوان در بهرهوریهای حرفهای مورد استفاده قرار داد. اینکه تصور کنیم استراحتها و چرتهای بین کار، نه وقت تلف کردن، بلکه نوعی عقبعقب رفتن برای یک پرش بلندتر است. و اینکه کار یکسره و بدون استراحت، هم تبر شما را کندتر و زحمت شما را بیشتر خواهد کرد و هم در انتها، موجب فرسایش روانی و جسمی شما خواهد شد.
من یکی که شخصاً از این یکنواخت کار کردن خیلی ضربه خوردهام. ژان بقوسیان، مدرس بازاریابی و بهرهوری حرفهای، معتقد است که ایرانیها زیاد کار میکنند؛ اما مشکلشان همین است. اینکه مثل یک دونده استقامت کار میکنند و مدام در حال یکسره کار کردن هستند. اینطور نیست که یک بازه کاری شدید داشته باشند و بعد هم استراحت کنند و سپس، یک بازه شدید کاری دیگر. او این سبک استراحت-کار شدید را روشی فوقالعاده برای رسیدن به حداکثر توانمندیهای انسانی میداند.