من قانون جذب را نمیفهمم، اما معتقدم که قانون سنخیت همان کار را میکند.../ قسمت دوم و پایانی
در ادامه مطلب قبلی، دو قانون دیگر را هم الحاق میکنم. امید که کارگشا باشد.
قانون وانمودسازی
این را خیلیها گفتهاند. جک کانفیلد هم در کتاب اصول موفقیتش گفته. اینکه یکی از بزرگترین رموز موفقیت وانمودسازی است. اشاره میکند برای انجام کارهای بانکی به بانک نزدیک محل کارش میرفته. آنجا سه کارمند کار پذیرش و صندوق را انجام میدادند. بعد از مدتی، یکی از آنها شد رئیس شعبه. از او پرسیده بود که چطور به این موفقیت رسیدی. پاسخ داده بود از اول میخواستم رئیس شعبه بشوم و موفق باشم. در نتیجه مطالعه کردم و دیدم باید چه کارهایی بکنم. از همان ابتدا وانمود میکردم که رئیس شعبهام؛ نوع گویش و لباس پوشیدن و ... . اشاره میکرد که از بین صندوقدارها، فقط او کتب و شلوار و کراوات استفاده میکرد و بقیه فقط لباس و کراوات داشتهاند. کمکم این وانمودسازی اثرش را کرد و پیش رفت.
قانون استفاده از ضمیر ناخودآگاه
شاید این همان چیزی باشد که بعضیها میگویند قانون جذب، نیروی کائنات و ... من نمیدانم چی هست، فقط این را میدانم که آقاجان، شما در طول زندگی و در طول بیست و چهار ساعت زندگیات، خیلی چیزها را روانه ضمیر ناخودآگاهت میکنی. اگر حواست نباشد بدبخت میشوی. ساموراییهای قدیمی، حتی موقع خواب و غذا خوردن و ... هم سعی میکردند جمله یا کلمهای که ناشی از ترس باشد، به زبان نیاورند. طبیعی بود که چنین شجاعتی داشته باشند. اگر مراقب جزئیات نباشی، بیچاره میشوی. همینطور در ضمیر ناخودآگاه تلنبار میشوند و بعداً به زیان تو عمل خواهند کرد. مراقبت گفتگوهای درونی، صحبت کردن، کتاب خواندن، تفریح کردن، سریال نگاه کردن، گفتگو با همکاران و ... باش و فقط چیزهای درست و حسابی را روانه ضمیر ناخودآگاهت کن.
در علم ورزش، چیزی دارند به اسم حافظه عضله. به این ترتیب که وقتی شما اولین بار با عضلهای، کاری را انجام میدهی، به این مموری و حافظه میرود. وقتی دفعه دوم انجام میدهی باز هم این مموری قویتر میشود. به مرور و تکرار که این کارها را انجام میدهی، ناخودآگاه در حافظه تو این تکرارها وجود دارند و با اولین درخواست، ناخودآگاه تکرار میشوند. به همین راحتی. .
این ضمیر ناخودآگاه را جدی بگیرید؛ خیلی جدی.
---------------------------------------------------------------------------------------