مدرس مرجع یا برندینگ شخصی برای مدرسان؟
خیلی از شماها مدرس هستید. یک چیزی را دارید درس میدهید. یکی کامپیوتر درس میدهد، یکی فیزیک، یکی روزنامهنگاری و نویسندگی، یکی تعمیرات موبایل، یکی جامعهشناسی و روانشناسی، یکی برنامهنویسی، یکی مکانیکی و ...
در اینجا مفهومی مطرح شده است به اسم مدرس مرجع. این را ژان بقوسیان خیلی پر و بال داده است. اما به نظر میرسد که همین بحث مدرس مرجع، نسبت بسیار مستقیمی با پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی دارد. اما چطور؟ با هم نکتههایی را در این باره مرور میکنیم.
1. برندینگ شخصی به چه دردی میخورد؟ به این درد میخورد که شما را از بین صدها و هزاران رقیبی که دارید، متمایز کرده و باعث انتخابتان برای استخدام و پروژه و خرید و ... شود.
2. مدرس مرجع نیز از همان ایده پرسونال برندیگ استفاده میکند؛ همان نظریه گاو بنفش ست گادین. اینکه باید متمایز و شاخص باشی، وگرنه راه به جایی نخواهی برد.
3. در حوزه مدرس مرجع، شما مطرحترین و بهترین مدرس حوزه خودتان هستید و اغلب مدرسهای دیگر حوزه شما، بدون اینکه در جریان باشید به شما ارجاع میدهند یا سعی میکنند از اطلاعات شما استفاده کنند.
4. به گفته ژان بقوسیان، مدرس مرجع هزاران و میلیونها هوادار و طرفدار دارد و تنها کافی است خبر انتشار یکی از محصولاتش بپیچد، تا فروش بالایی را تجربه کند.
5. در ساخته شدن یک مدرس مرجع، قواعدی چون نوشتن کتاب، تولید اطلاعات، روش بازاریابی، تخصص و شخصیت مدرس نیز به شدت مورد توجه قرا میگیرد؛ امری که در حوزه برندینگ شخصی نیز بسیار کاربرد دارد.
6. برای ساخت یک مدرس مرجع، شما نیاز دارید هر روز یاد بگیرید، هر روز تولید کنید و کسب و کارتان را رشد بدهید. مخاطب شما باید محصولاتی چون کتاب الکترونیکی، کتاب چاپی، مقاله، ویدیو، صوت، وبینار، دورههای آنلاین، کارگاه، همایش و مشاوره ارائه میکند که هر کدامشان مخاطبی خاص را تحت تأثیر قرار میدهد.
7. پس در نهایت به این نتیجه میرسیم که برای تبدیل شدن به یک مدرس مرجع، شما باید در ابتدا بیاموزید که به صورت اصولی، روی برندینگ شخصی با پرسونال برندینگ خود به خوبی کار کنید. این اصل نه در مورد مدرس مرجع، که در همه حوزهها صدق میکند.