زندگی شاید چنین باشد: پارچ خنک آب روی میز گرم تابستان، در حالی که هیچ لیوانی نداری/ چرا فرصتها را از دست میدهیم؟
ما توی همشهری ناهار میخوریم؛ درست مثل هر انسان عاقل و فهمیده دیگری. چند ماه پیش مدیریت تصمیم گرفت که لیوانهای یکبار مصرف را جمع کند. خب چطور باید آب میخوردید؟ به هر کسی یک لیوان شیشهای دادند تا جبران مافات بشود. اما کسی لیوان خودش را با خودش به رستوران نمیآورد.
اتفاق جالبی که افتاده چنین است: پارچها در این ظل گرما، همیشه پر از آبهای خنکی هستند که قطعههای یخ کوچولو، جلوی چشمان ما در آنها شناورند. اما نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم و جگرمان را به یک لیوان آب خنک مهمان کنیم.
چرا؟
چون هیچ ابزار و روشی برای استفاده از این آب خنک نداریم.
البته بعضی وقتها بچهها که مستأصل میشوند، ظرف ماست یا حتی ظرف ترشی را، یکی دوبار آب کشیده و آب چرک را داخل ظرف غذایی که کارشان با آن تمام شده میریزند و صرفاً مقداری آب نوش جان میکنند؛ حالا آبی که زیاد هم صاف نیست، ولی رفع کننده تشنگی است.
برایم همیشه جالب است؛ که این همه آب خنک توی پارچها و روی میزها باشد، ولی نشود استفاده کرد. پس چرا اساساً این پارچها روی میزها هستند؟
دلیل ساده است: ما ابزار و روشی برای استفاده از آنها نداریم؛ یا ابزار و روشمان خیلی ابتدایی و گاهی خجالتآور است.
من یکی که فکر میکنم توی زندگی هم چنین اوضاعی داریم. نعمتها و فرصتها روبهرویمان هست؛ در حالی که یخهای کوچولوی خوشبختی توی آنها دارند شنا میکنند. اما ما هیچ ابزار و روشی برای استفاده از آنها نداریم.
درست مثل این است که شما زیر نور شدید آفتاب باشید، ولی چون پنل خورشیدی ندارید، نمیتوانید از این انرژی بیپایان برای تولید انرژی و برق جهت استفاده در قسمتهای دیگر زندگیتان نداشته باشید.
جیم ران میگوید، بیست درصد مهارتی که دارید نقشآفرینی میکند؛ اما هشتاد درصد دیگر برنامه و نقشه شما برای استفاده از این مهارت است که اهمیت دارد؛ شاید مهارت کتابخوانی داشته باشید، اما هشتاد درصد موفقیت در نحوه استفاده از این مهارت کتابخوانی است.
بعد از این، کمی به ابزارها و روشهایی که دارید از آن طریق از فرصتها و موفقیتهای زندگی استفاده میکنید، توجه داشته باشید. شاید مشکل ابزار یا رویه و روش شما و حتی نداشتن آنهاست.
این زشت است که پارچ خنک آب در گرمای تابستان جلوی شما باشد، اما نتوانید از آن استفاده کنید؛
نکته دردآوردتر آن است که حتی لقمه هم در گلویتان گیر کند و آب هم آنجا باشد، ولی...
---------------------------------------------------------------------------------------