روزنامهنگاران و برندینگ شخصی؟/ چطور نسبت به همکاران خود، برتر دیده شویم؟
بگذارید چیزکی هم برای نسبت برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ با روزنامهنگاری بنویسم؛ چون به هر حال حوزه کاریمان است دیگر.
ما افراد زیادی را داریم که تحت عنوان خبرنگار و روزنامهنگار و تولیدکننده محتوا و نویسنده مطبوعاتی فعالیت میکنند. حالا اینکه تعدادشان چقدر است را کاری ندارم. تا پنج، شش سال پیش میگفتند بیست هزار کارمند رسانه داریم. حالا با توجه به اینکه بیشتر شرکتها و فروشگاههای اینترنتی و ... نیازمند تولید محتوا هستند، شاید که تعداد اینها بیشتر هم شده باشد.
احتمالا در این میانه، برای شما چنین موقعیتی خیلی پیش آمده است:
کسی مهارت و حرفهایگری بیشتری نسبت به شما و دیگر همکاران شما در رسانه شما و دیگر رسانهها ندارد، اما به راحتی پیشنهادهای کاری خوبی را دریافت میکند، در حالی که شما که در انتظار این پیشنهادها هستید، باید به زحمت یک کار معمولی پیدا کرده یا حتی کار فعلیتان را با شدت بچسبید که یک وقت مشکلی برایتان پیش نیاد.
واقعا چرا؟
شاید بشود گفت بیشترین دلیل این امر، به تصویری که شما نزد دیگران میسازید، برگردد.
این تصویر میتواند به پوشش، گفتار، پایبندی شما به تعهدات و انعطافپذیری و تیزهوشی و ... باز گردد. شاید رفتارهای شما به عنوان یک فعال رسانهای، در حال خنثی کردن همدیگر و در نتیجه خنثی کردن تصویر کلی شما به عنوان یک روزنامهنگار حرفهای است.
نکته بعدی در موقعیتهای پیش از این شما یا موقعیتهای فعلی شماست.
بگذارید سادهتر توضیح بدهم:
وقتی شما خبرنگارید، به راحتی میتوانید یک خبرنگار حرفهای شده و حتی پیشنهادهای خوبی در این زمینه داشته باشید. اما وقتی میخواهید از خبرنگاری به دبیری ارتقا پیدا کنید، کمی دچار مشکل خواهید شد؛ چرا که شما مارک و لیبل و برچسب خبرنگار را دارید. پس همه روی شما به عنوان یک خبرنگار حساب باز میکنند. اما به محض اینکه اولین برچسب دبیرسرویسی به شما بخورد و زمانی هم بگذرد و دیگران متوجه بشوند که شما چنین موقعیتی دشاتهاید، حالا وارد سطحی دیگر از موقعیتهای شغلی خواهید شد که کف آنها، دبیرسرویسی است.
در مورد دبیرسرویسی و ارتقای آن به دبیر تحریریه نیز چنین است.
درباره دبیر تحریریه بودن و ارتقای آن به معاون سردبیر
و درباره معاون سردبیری و ارتقای آن به موقعیت و برچسب سردبیری نیز چنین است.
...
حقیقت امر اینکه طبق قانون اینرسی سکون و حرکت، هل دادن برندینگ شخصی شما از جایی که هستید به جایی که باید باشید، نیاز به یک فعالیت و انرژی بیشتر داشته و دارد و خود به خود اتفاق نمیافتد.
اما در نهایت، بگذارید چند نکته در این زمینه را هم گوشزد کنم:
1. شما باید برنامه مشخصی برای بازسازی یا آغاز یا تقویت برند شخصی خودتان در روزنامهنگاری و رسانه داشته باشید.
2. باید مهارت و دانشی داشته باشید و سعی نکنید که نقش بازی کنید. کسانی که نقش بازی میکنند، وقتی که لو میروند تا آخر عمر حرفهایشان ممکن است که کمر راست نکنند.
3. زیادهروی نکنید. اغراق ممنوع است. در سطح توانمندیها و سطح خودتان قدم بردارید. خودتان را بهترین و بزرگترین و ... ندانید و حتی تصور نکنید.
4. سعی کنید که پروتکلهای ثابتی برای نوشتن و عکس گذاشتن و پاسخگویی و مطرح کردن و نظر دادن و ... داشته باشید. باید تصویر ثابتی داشته باشید، درست مثل رفتارهایی که ثابتاند. نباید مثل غیرحرفهایها و مردم کف کوچه و خیابان رفتار کنید؛ شما دنبال یک برند حرفهای هستید.
5. دیگران باید به شما اعتماد کنند تا چشمبسته معرفیتان کنند. بهترین چیز آن است که دیگران از شما تعریف کرده و سفارشتان کنند، نه اینکه خودتان خودتان را پیشنهاد کنید. البته شاید گاهی نیاز باشد درخواستی و پیشنهادی برای خودتان به کسی داشته باشید که وارد سطح جدیدی از کار بشوید، اما نکته اینجاست که نباید این امر از ده درصد بیشتر شود و نود درصد باید که دیگران شما را کشف و پیشنهاد کنند؛ بدین منظور باید خودتان را در معرض قضاوت و نگاه دیگران قرار دهید.
6. کلام شما باید سختتر از فولاد باشد. یعنی قولی که میدهید، باید سختتر از فولاد باشد، در این صورت همه میتوانند به راحتی آب خوردن به شما اعتماد کرده و شما را به دیگر همکاران توصیه کنند.
7. نوشتن کتاب، داشتن حوزه تخصصی، حضور منسجم و منظم و سطح بالا در شبکههای اجتماعی، تولید پادکست و مواردی از این دست، اطلاعرسانی کارهایی که کرده و میکنید و ... را هم نباید از یاد ببرید.
8. یادتان باشد که نباید کاری به نحوه فعالیت و کار دیگر همکاران داشته باشید. شما قصد دارید یک برند شخصی قوی بسازید؛ شاید آنها چنین هدفی نداشته باشند. پس رفتار شما باید متفاوت باشد. مراقب شوخیها و پشت سر همکاران حرف زدن و ... باشید. شما بایددر سطح یک مدیرکل درست و حسابی ظاهر شوید و طمأنینه رفتاری و خونسردی و ... داشته باشید.
9. دقت کنید برندینگ شخصی در روزنامهنگاری به این منظور نیست که فقط یک اسم و رسمی داشته باشید. به این منظور است که شما به جاهای بالاتر برسید. در موفقیت نیز، موفقیتهای بیشتری صرفا وظیفه شما و تکلیف شما را سنگینتر میکند تا بیشتر یاد بگیرید و بیشتر کار کنید و بیشتر متعهدتر باشید؛ نه اینکه آغازی برای استراحت شما باشد. کسانی که پیش از این دبیرسرویس و دسربیر و دبیرتحریریه شدهاند، ظاهرا یک جای کار خراب کرده و تنبلی پیشه کردهاند.
10. دیسیپلین ظاهری و پوشش و گفتاری و ...، میتواند اثر زیادی در برندینگ شخصی شما در روزنامهنگاری داشته باشید. روی اینها خیلی دقت کنید. درست مثل یک دیپلمات ارشد، به این موارد حساس باشید.