
کیمورا، یکی از بزرگترین جودوکاران تاریخ این رشته است؛ شاید هم بشود گفت بزرگترین آنها. ژاپنی بوده. او در بیوگرافی خودش، اشاره میکند که بله، زمانی نشست و با خودش گفت که حریفان من چقدر تمرین میکنند؟
میدانست که آنها دارند روزانه سه ساعت تمرین میکنند. در نتیجه خودش تصمیم گرفت روزانه سه برابر سختتر تمرین کند؛ روزی 9 ساعت.
او اشاره میکند که با این شیوه، هم از رقبایش به شدت جلو میافتاد و هرچقدر زمان بیشتر از آنها را هم به تمرینش اختصاص میدهد، اعتماد به نفس شده و در گوشت و خونش جاری میشد؛ یک اعتماد به نفس واقعی.
ما به این میگوییم نیروی ذخیره.
اولین بار از دیل کارنگی این را یاد گرفتم. یعنی چه؟ او در کتاب آیین سخنرانیاش این را گفته. گفته اگر فروشندهای صفر تا صد حوزهای را که در آن فروشندگی میکند بداند و متخصص باشد، در این صورت به طرز عجیب مقاومتناپذیر شده و به راحتی میتواند بفروشد.
در مورد سخنرانی هم چنین است؛ بهترین سخنرانها کسانی هستند که بیشترین نیروهای ذخیره را دارند.
علت موفقیت عادل فردوسیپور هم همین بوده است.
بهترین مشاوران و مدرسان و ... هم نیروی ذخیره بالایی دارند.
پولی که به بازیگران و فوتبالیستها و خوانندگان درجه یک میدهند به خاطر همان یکی دو ساعت اجرا و بازیشان نیست؛ به خاطر یک عمر نیروی ذخیرهای است که دارند و به دست آوردهاند.