موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

شیفت از روانشناسی به اخلاق کاربردی و علمی

چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۰۶ ب.ظ

این مقاله، درباره اخلاق و  اهمیت آن برای خودسازی امروز ماست؛ در کنار روانشناسی. امروزه همه از روانشناسی برای خودسازی و موارد دیگر استفاده می کنند، در حالی که اخلاق، سابق بر این این وظیفه را برعهده داشت. فقط مساله اینجاست که اخلاق امروزی، بابید اخلاق کاربردی و کاملا علمی و به روز بشود. این مقاله، در بخش یادداشت های پراکنده مجله موفقیت به قلم این حقیر چاپ شده است.

***

در کنار روانشناسی و علوم تربیتی و ...، رشته ای به نام علم اخلاق نیز می تواند به اصلاح رفتارهای ما انسان ها کمک های فراوانی کند

علم اخلاق؛ اخلاق علمی

 

1

همه ما روزانه، در جریان بارش اطلاعات ریز و درشتی هستیم. این اطلاعات، شامل همه جنبه های زندگی ما می شوند و از جمله، خودسازی و خودشناسی و پیشرفت شخصی و چیزهایی از این قبیل. بخشی از این اطلاعاتی که به ما می رسند، مربوط می شود به جمله ها، پاراگراف ها و نقل قول هایی از دیگران. جمله ای را می بینیم یا می شنویم، از آن خوش مان می آید و احتمالا دنبال اجرایی کردنش هستیم. لابد برای بسیاری از شما هم چنین اتفاقی افتاده است، نه؟ مثلا می شنویم که انسان های بزرگ، همیشه آرام و خونسرد با همه چیز برخورد می کنند. بعد می رویم سراغ عملی کردن چنین دستوری. اما بعد از مدتی، می بینیم که همیشه هم نمی شود خونسرد و صبور بود و اتفاقا، بعضی جاها باید عصبانیت خودمان را به صورت کنترل شده، بروز بدهیم.

این مرحله را، مرحله آشنایی یا همان مرحله اول روبه رو شدن با اطلاعات می توان نام نهاد؛ مرحله ای که در آن، صرفا آشنایی با واحدهای ارائه شده صورت می گیرد. البته برخی از این جمله ها و نقل قول ها هم، به قدری زیبا هستند که سریع، به درون مغز و قلب ما نفوذ کرده و باعث می شوند که به آنها دل ببندیم و عملیاتی شان کنیم. مرحله ای که این اطلاعات به ذهن مان نفوذ کرده و طبق قاعده «هر چه از راه مغز وارد شود، از راه عضله خارج خواهد شد» عملیاتی می شوند را هم می توانیم گام درک و به کارگیری این اطلاعات  بنامیم.

 

2

مشکل کجاست؟ مساله چیست؟ مساله و مشکل ما، دقیقا در مرحله سوم است که خود را نشان می دهد و به ما تبسم می زند. مرحله سوم؟ جایی که این واحدها و پیام های ارائه شده که عملیاتی و اجرایی هم شده اند، ما را دچار تناقض کرده اند و زیاد به کارمان نیامده اند. یعنی شما، در همه مراحل زندگی تان خونسردی را رعایت کرده اید، اما بعضی وقت ها، رعایت چنین اصلی، به شما ضربه زده است. این مرحله را هم گام تناقض و تضاد می نامیم تا این مراحل را، راحت تر بتوانیم به ذهن مان بسپاریم.

چه باید کرد؟ دو راه بیشتر ندارید: یا  این مسیر را همچنان ادامه بدهید و همچنان به همین تضادها و تناقض ها برسید و اعصاب تان از روز قبل، خردتر شود. یا این که...

 

3

راه حل چنین مسائلی، ورود به مرحله چهارم است؛ مرحله آگاهی. چنین اصلی را، علی درستکار، مجری نام آشنای تلویزیون به یادم آورد؛ هنگامی که برای مصاحبه با او رفته بودم. او به یادم آورد که همه ما از روزگار کودکی، با همه ارزش های اخلاقی و انسانی و اجتماعی آشنا می شویم و این مرحله، برای همه وجود دارد. اما در مرحله پختگی و جوانی و میانسالی است که می آموزیم چگونه از این ارزش های مختلف استفاده کنیم و به چه مقدار. درست مثل آشپزی می ماند؛ همه ما مواد اولیه را داریم، اما به مرور زمان و بر اثر تجربه است که متوجه می شویم چگونه باید مواد مورد نیاز را با چه نسبت هایی و در چه زمان هایی، با یکدیگر ترکیب کنیم تا محصول مورد نظر، رخ بنمایاند. این مرحله را، گام آگاهی نامگذاری می کنیم تا به ذهن مان سپرده شود و در آنجا جایش محفوظ باشد.

 

4

درست مثل دنده های یک ماشین می ماند. همه ما، می دانیم که دنده، چه کاربردی دارد، اما به مرور زمان و بر اثر تجربه است که متوجه می شویم که هر دنده ای را، در چه مسیری باید مورد استفاده قرار دهیم. مثلا همان خونسردی، خودش می شود یک جور دنده. ما، خونسردی دنده یک داریم که در یک جاهایی از زندگی باید از آنها استفاده کنیم. خونسردی های درجه دو و سه و چهار و پنج و غیره هم داریم. البته می توانیم این قاعده را فراموش کنیم و همه مسیرها را، با دنده ای ثابت حرکت کنیم. فکر می کنید چه اتفاقی بیفتد؟ لابد اگر خودتان ماشین داشته باشید، متوجه خواهید شد که چه گاف هایی خواهید داد. اگر هم ماشین ندارید، از کسانی که دارند، بپرسید تا توجیه تان کنند که چه اتفاقاتی در انتظار چنین شخصی خواهد بود.

 

5

صداقت، درستی، جسارت، شهامت، عدالت، بخشندگی و ... ارزش هایی هستند که همه ما، تعریف های کم و بیش درست و یکسانی از آنها داریم. تا اینجای کار، هیچ مشکل خاصی نیست. مساله جایی است که یادمان می رود که چطور از هر دنده ای، و در چه موقعیتی باید استفاده کنیم. مثلا یک دفعه در محیط خانواده، جسارت به خرج می دهیم و رابطه زناشویی مان خراب می شود. یا در محیط کار که باید جدی باشیم و صراحت بیان همراه با ادب داشته باشیم، رودربایستی می کنیم و همه چیز دوباره خراب می شود. آگاهی و دنده های آن و نحوه آستفاده از این دنده ها که حاصل تجربه رانندگی های بسیار ما در بزرگراه ها و جاده ها خودسازی است، به ما خواهد آموزاند که از چه، در کجا، چگونه و چرا باید استفاده کنیم.  

 

6

این روزها همه از روانشناسی و روش های روانشناسی استفاده می کنند؛ برای اصلاح خودشان و روابط شان و چیزهایی از این قبیل. اما فکر می کنید که همه راه های خودسازی و اصلاح رفتارها، به روانشناسی خلاصه می شود؟ از قدیم الایام، وظیفه ای را که امروزه روانشناسی بر عهده گرفته است، علم اخلاق بر عهده داشته است. از علم اخلاق صحبت می کنم تا یک وقت فکر نکنید که بله، می خواهیم از نوعی اخلاق بدون پشتوانه علمی و عملی و فکری صحبت کنیم. حتی این روزها، از علم اخلاق و فلسفه اخلاق و چیزهایی از این قبیل صحبت می شود.

 

7

کسانی که علم اخلاق را دنبال می کنند، اخلاق را به چند شاخه تقسیم می کنند. از جمله اخلاق توصیفی، اخلاق هنجاری یا دستوری، اخلاق کاربردی و .... اخلاق توصیفی، صرفا توصیف و گزارش کردن ویژگی های اخلاقی یک جامعه یا گروه یا خانواده یا سازمان است؛ بدون هیچ موضع گیری خاصی درباره آنها. فقط و فقط می گوییم که اخلاق این آقا یا این گروه یا این جامعه، این جوری است، بدون اینکه بگوییم خوب است یا بد. اخلاق هنجاری یا دستوری، بررسی عقلانی کارهای خوب و بود، و علت خوب و بد بودن آنها است. در این میان اخلاق کاربردی، به کاربرد اختصاصی اخلاق در حوزه های اختصاصی گفته می شود. مثل اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق پزشکی، اخلاق دانشجویی، اخلاق تدریس، اخلاق ورزشی و ...

 

8

در کنار علومی مثل روانشناسی و جامعه شناسی و ارتباطات و علوم تربیتی و ...، حس می کنم که باید یک صندلی هم در ردیف جلو، برای علم اخلاق کنار بگذاریم؛ خاصه اخلاق توصیفی و اخلاق کاربردی. از آنجایی که دنیای امروز ما، دنیای تخصص ها شده است، برای اصلاح رفتار در هر قسمتی هم، باید تخصصی عمل کنیم. اخلاق نقد، می تواند به ما کمک کند در نقد افکار مختلف؛ بدون اینکه نظر شخصی مان را جای نظر علمی، رنگ کرده و تحویل مردم بدهیم. اخلاق دانشجویی، کمک می کند به اینکه بدون اینکه درگیر اخلاقیات منفی فضای دانشجویی امروزمان شویم، یک دانشجوی واقعی و فرهیخته باشیم. اخلاق پزشکی ما را یاری می رساند در اینکه با مردم و مراجعان خود، خوب رفتار کرده و به خاطر تخصصی که در پزشکی کسب کرده ایم، آنها را تحقیر نکنیم، آنها را مورد بدرفتار قرار ندهیم و ...

 

9

استادی در حوزه خودسازی، روزگاری به ما می گفت که امروز، روز علمی کار کردن است. دیگر نمی توان روش هایی را به خلق الله نشان داد و بعد به آنها گفت که بله، بروید با همین روش های خوش باشید و خودتان را بسازید. انسان های امروزی، اطلاعات و منابع اطلاعاتی زیادی دارند و تا روشی را به آنها پیشنهاد کنید، اولش از شما خواهند پرسید که: طبق چه قاعده و علمی و اساسی این روش را پیشنهاد می کنید؟ امروزه قبل از پیشنهاد، باید دلیل ارائه کنید و طرف تان را قانع کنید که بله، به این دلایل علمی و منطقی و فلسفی و ...، من این روش را پیشنهاد می کنم؛ آن هم پیشنهاد، و نه توصیه نهایی و اجبار. در پیشنهاد، نوعی اختیار به طرف مقابل هم داده می شود تا خودش انتخاب کند؛ اما در توصیه و اجبار، هیچ اختیاری وجود ندارد.

 

10

روانشناسی و جامعه شناسی و علوم دیگر، البته به دانش بسیار واجب و لازمی درباره انسان و نحوه رفتار او رسیده اند. این دانش را نمی توان بی خیال شد و فراموش کرد. اما در کنار این دانش، نسبت به دانش های سنتی در حوزه خودسازی و اصلاح رفتارها هم نمی توان بی تفاوت بود؛ حوزه هایی چون اخلاق و معرفت نفس. خاصه اینکه در دوره امروز ما، اخلاق از حوزه باید و نباید خارج شده و شکل و شمایل یک علم را به خودش گرفته.

حدیثی داریم از امام کاظم (ع) که می فرمایند «لازم ترین دانش برای تو، دانشی است که تو را به صلاح قلب راهنمایی کند و فساد آن را برای قلبت آشکار سازد.» با چنین قاعده ای، البته دانش هایی چون روانشناسی و جامعه شناسی و ارتباطات و ...، می توانند بسیار به کارمان بیایند. و البته در کنار آنها، علومی چون اخلاق و معرفت نفس و ... نیز می توانند بسیار به کارمان بیایند. و اینجا است که نگاه حساب شده به سنت و علوم سنتی، می تواند حتی در امروز نیز، بسیار کارگشا بوده و راه هایی جدید برای اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی باز کند؛ راه هایی که هم فردی می توانند باشند، هم اجتماعی و مورد توجه مدیران و مسئولان و کسانی که تاثیرگذاری بیشتری دارند.

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی