موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

موفقیت جدی

فلسفه موفقیت؛ برای دست‌یابی به دستاوردهای بیشتر و زندگی بهتر

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

این دکتر مهدی گلشنی را خیلی خیلی دوست می دارم؛ باسواد، میهن دوست و فهیم است. اصلاً هر مصاحبه ای از او می بینم، سریع می روم و می خوانم. برای خودم نکته های جالبی دارد. این گفتگو را هم، از همشهری خردنامه دیده ام؛ درباره کارکردهای تکنولوژی در سبک زندگی. یک سری نکته ها را فکر می کنم به درد دنیای موفقیتی خودمان می خورد، برداشت کرده ام. معتقدم که خوب کار کردن و خوب عمل کردن، نیازمند خوب فکر کردن است. معتقدم خیلی ها که انگیزه ندارند، در ذهن شان تصویر واحد و روشنی از پیشرفت و توسعه وجود ندارد و بلبشویی است در ذهن شان؛ به خاطر همین نمی توانند متمرکز کار کنند. بخوانید، خوب است. دکتر گلشنی، دکترای فیزیک از دانشگاه برکلی آمریکا دارد و استاد ممتاز دانشگاه شریف است. ضمن این که در حوزه علم، دین، فیزیک و فلسفه هم فعالیت های قابل توجهی داشته است.

    میزان وقتی که افراد صرف اینترنت، تلویزیون و غیره می‌کنند، بسیار بر سبک زندگی آن‌ها اثر گذاشته است. حال اگر وسایل این‌چنینی مثل تلویزیون، برنامه‌هایی داشت که از بُعد فرهنگی قوی و صحیح بود و برنامه‌های آموزشی خوبی پخش می‌کرد، اشکالی نداشت. اما از طریق تبلیغات، برنامه‌ها و سریال‌هایی که ارائه می‌شود، رفتارهایی در جامعه شیوع پیدا می‌کند که تا قبل از آن، فقط در محیط‌های خصوصی جامعه وجود داشته است. 


    سبک زندگی ما اصلاً اسلامی نیست. درست است که مردم نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند، ولی واقعیت این است که ما در رفتارها، برخوردها، نظم اجتماعی و غیره بسیار از فرهنگ اسلامی دور هستیم. مثلاً در فرهنگ اسلامی، نظم عاملی بسیار اساسی است، اما در زندگی ما پیاده نمی‌شود. پس کجا قرار است دستورات اسلام اجرا شود؟ پیامبر اسلام (ص) وقتی که دیدند یک نفر را دفن می‌کنند، فرمودند خدا رحمت کند آن کسی را که وقتی کاری را انجام می‌دهد با اتقان انجام دهد؛ یعنی ایشان حتی در مسئله‌ای مثل دفن‌ کردن معتقد بودند که این کار هم باید با تفکر انجام شود.

    در محیط ما نسخه‌هایی کاملاً قلابی از استعمار برای رواج علم حاکم است، مثل اینکه صرفاً مقاله بنویسیم، در صورتی که باید کار اصیلی صورت بگیرد و نیازهای کشور را رفع کند که البته این‌ گونه کارها کمتر مطرح است. مشخص است که اگر خود ما تکنولوژی را تولید و سعی کنیم که مطابق با فرهنگ ما باشد، قضیه بسیار فرق می‌کند، اما وقتی که تولید علم ما کاملاً مشق‌نویسی است، نه سرمشق‌نویسی، شرایط بهتر از این نمی‌‌شود.

    ما باید خودکفا شویم. یکی از پیشنهادهای مرحوم پرفسور عبدالسلام در سال ۶۷ به رئیس‌جمهور آن زمان، که مقام معظم رهبری بودند، این بود که جنگ تمام شده است و شما باید در فکر خودکفایی باشید. ما اگر خودکفا باشیم، آقای خود هستیم، تحت فشار نیستیم و برنامه‌ریزی‌ها را مطابق فکر خود انجام می‌دهیم. اما وقتی که تحت فشار باشیم، هرکاری را با اجبار انجام می‌دهیم و مجبور هستیم مثلاً دارو، گندم، برنج، تسبیح، مهر و حتی قرآن را هم از چین وارد کنیم. در صورتی که بسیاری از این محصولات را می‌توانیم در داخل تولید کنیم و دلیلی برای وارد کردن آن وجود ندارد.

    ما باید سعی کنیم آنچه را که نمی‌دانیم یاد بگیریم و خودمان آن را انجام دهیم، نه اینکه اگر هم می‌توانیم تولید کنیم، باز هم به‌راحتی‌ آن را بخریم و وارد کنیم. البته متأسفانه مقداری پول هم برای عده‌ای در واردات وجود دارد، ولی نکتۀ اساسی این است که ما تا خودکفا نشویم و روی پای خود نایستیم، همواره مجبور هستیم زور بشنویم. اما اگر روی پای خود بایستیم، می‌توانیم فرهنگ خود را پیاده کنیم.

    آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، خیلی زود خود را نجات داد. وقتی مرحوم دکتر مصدق سر کار آمد، سال ۱۹۵۰ بود. آن زمان دکتر مصدق از دکتر شاخت آلمانی دعوت کرد که به ایران بیاید و به فکر اقتصادی کشور کمک کند، زیرا آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، در زمان بسیار کوتاهی، اقتصاد خود را روبه‌راه کرد و سال‌ها بهترین اقتصاد اروپا را داشت. علت موفقیت آن‌ها این بود که به خود تکیه کردند و خودباوری داشتند. چین هم در حال حاضر همین‌طور است و حواس این کشور بسیار جمع است، اما آن زمان که حواس چین پرت بود، غربی‌ها مردم این کشور را افیونی هم می‌کردند، اما اکنون دیگر مراقب است.

    محیط ما از نظر تفکر بسیار غرب‌زده است، ولی ما اصلاً محسنات غرب، مثل نظم، ترتیب، برنامه‌ریزی و شایسته‌سالاری را یاد نگرفته‌ایم و هیچ‌کدام از این موارد را رعایت نمی‌کنیم و فقط کارهای بد آنان را آموخته‌ایم که به دنبال آن، سبک زندگی ما هم این‌چنین می‌شود. من نمی‌گویم غذاهای آن‌ها بد است. من هم بعضی اوقات از این نوع غذاها می‌خورم، اما در حال حاضر در کشور می‌بینیم که به‌ازای یک مغازه‌ که غذای سنتی می‌پزد، چندین مغازۀ فست‌فوت وجود دارد. آیا نمی‌شد برخی از غذاهای سنتی خود را به‌گونه‌ای طبخ کنیم که سریع باشد و کار مردم را هم راه بیندازد؟ این موضوع نشان می‌دهد که میزان نفوذ دیگران در ما زیاد و پایبندی ما به فرهنگ ملی و دینی خود بسیار کم است.

    من هیچ رویدادی را مختار نمی‌دانم و به نظر من، همه‌چیز قابل کنترل است.

    در سبک زندگی قدیم، پدر‌ها و مادر‌ها کاملاً مواظب بودند که بچه‌‌ها کجا می‌روند و چه کار می‌کنند. مثلاً زمانی که ما در اصفهان بودیم، موقع آمدن از مدرسه می‌دیدم که پدرم بعضی اوقات دم در منزل می‌ایستادند. خانواده‌های قدیم این‌طور مواظب بودند، اما اکنون بچه‌ها رها هستند. همچنین بعضی‌ اوقات که بچه‌های بسیار خوب، باسواد، متدین و متعهد را در دانشگاه می‌بینیم، متوجه می‌شوم که دلیل رفتار خوبشان مربوط به خانواده‌های اصیل آنان است. این موضوع نشان می‌دهد که تربیت درست فرزندان کاری است انجام‌شدنی، اما خانواده‌ها و آموزش‌وپرورش آن‌چنان‌که باید وقت صرف تربیت فرزندان نمی‌کنند.

    می‌خواهم بگویم ما آن‌چنان‌که باید مقید نیستیم، زیرا اگر مقید بودیم، هیچ‌کدام از کارهایی که برای محیط‌زیست مضر است و باعث آلودگی محیط‌زیست و افراد می‌شود، رونق پیدا نمی‌کرد. به نظر من، باید برنامه‌ریزی دقیق وجود داشته باشد، افراد در کار خود با جدیت عمل کنند و علما احساس کنند که اولویت آن‌ها باید مصالح جامعه باشد، نه خود آنان و درآمدشان.

    ما برای اینکه تکنولوژی در کشور رونق بگیرد، باید در فکر این باشیم که تکنولوژی را تولید کنیم. مرحوم پرفسور عبدالسلام می‌گفت سال ۵۶ که وارد چین شدم، دیدم که تمام وسایل غربی‌ها را چینی‌ها با مهندسی معکوس ساخته بودند. ولی بعد بعضی تکنولوژی‌های جدید را خود چینی‌ها شروع کردند. مونتاژ به‌عنوان قدم اول خوب است، اما باید سعی کنیم وسایل را ولو ناقص بسازیم. خدا رحمت کند شهید دکتر چمران را که سال ۵۸ می‌فرمودند ما باید هواپیما را بسازیم، ولو اینکه ناقص باشد و یک یا دو دفعه هم سقوط کند. ممکن است نتوانیم آن را با ضریب اطمینان بالا بسازیم، ولی باید بسازیم تا بالأخره خود ما آن را راه بیندازیم و این همان کاری است که چینی‌ها انجام دادند.

    ما کمتر در این فکر بوده‌ایم که تکنولوژی اصیل ایجاد کنیم. از آنجا که ملاک سنجش کار دانشگاهی‌ها هم اموری است که بعضاً دست دوم یا سوم و به نظر من استعماری است، دیگر آن‌ها که اصالت و ‌توانایی تولید دارند، به دلیل مقررات موجود، نمی‌توانند کاری انجام دهند. در سنجش علم، بازنگری اساسی لازم است که باز هم در تشکیلات موجود دیده نمی‌شود. تشکیلات موجود فقط هر چند وقت یک بار، افزایش تعداد مقالات را یادآور می‌شود، اما هیچ‌کدام از این مقالات مشکلات مملکت را حل نکرده و تعداد این مقالات هیچ تأثیری بر کاهش یا افزایش واردات ما نداشته است.


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی